سلام خوبی؟
من از ونوس خبری ندارم.
نگرانشم خیلی
من از ونوس خبری ندارم.
نگرانشم خیلی
فانوس تنهایی
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
تمام آنچه می خواهم …
گاهی تمام آنچه می خواهم،
دفتری است برای از تو نوشتن،
قلبی که اندوهم را بفهمدتنها
و دستی که گونه های ترم را نوازش دهد…
اینجا و تمام آنچه با من است
بوی خوش تو می دهد…
لحظه ها رنگ تو را پوشیده اند
و من، از عطر سرشار حضورت، مستم…
با دست های یخ زده ام بخارهای اندوه را
از شیشۀ ذهنم پاک می کنم
و حضورت را به رخ لحظه های تنهایی می کشم…
زندگي يك گل سرخ است پر ازعطر پرازخار پرازبرگ لطيف يادمان باشد اگر گل چيديم عطر وخار وگل وبرگ همه همسايه ي ديوار به ديوار همند
سلام...
سلام تنهایی جان...
مرسی دوست خوبم
دل منم تنگ شده بوود..
خب دیگه آدما میان و میرن
گاهی هم چند بار میان و میرن
اما دوستاشونو فراموش نمی کنن
میگم تنهایی جان اینجوری بریم اشک من درمیادا
خیلی اقایی
برایم که میخندی چشمهایت که هیچ آسمان هم زیبا میشود
بی تو دلم می‌گیرد
و با خودم می‌گویم
کاش آن یک بار که دیدمت
گفته بودم
که بی تو گاه دلم می‌گیرد
که بی تو گاه زندگی سخت میشود
که بی تو گاه هوای بودنت دیوانه‌ام می‌کند
اما نمی‌گفتم
که این «گاه» ها
گهگاه
تمامِ روز و شب من می‌شوند
آن وقت بغض راه گلویم را می‌گیرد
درست مثل همین روزها
عاشقی؟؟؟؟ پس گوش کن!! اين رو بدون که يه عاشق هيچ موقع آبرو نداره ... بدون عاشق به اميد عشقش زنده ست ... بدون يه عاشق، عاشق کُشی بلد نيست ... بدون يه عاشق هيچ وقت دروغ نميگه مخصوصا به عشقش ... بدون اگه دروغی به کسی گفتی يعنی اونو کُشتی ... اگه عشقت رو دوست داری هرگز بهش قول نده ... خجالت و غرور رو بذار کنار ... اگه دوستش داری بهش بگو ... با ساده ترين شکلی که بلدی يا ميدونی که ميفهمه ===> عزيزم دوستت دارم...
همیشه فکر می کردم سکوت ماهی ها از رضایتشان است اما اینبار می گویم از سرنوشت مبهم زندگی شان سکوت کرده اند.در اعماق اقیانوس چقدر فاصله برای رسیدن به خداست . حرف ماهی کوچک از تنگ کوچک قلب چه خواهد بود . اشک ماهی قرمز حوض امام زاده حسین کی به گوش معبودش می رسد هنگام اذان هنگام غروب ... آری سکوت ماهی سرشار از ناگفته هاست.
گاه که انسان اندوه از چهره اش بارد و نتواند احساسات درونی خود را از کاستی ها و ناراحتی هایش بیان نماید گوید:
فراموشش کن...
چند روزيست که قلبم ترکي خورده عميق
و براي اين درد جز تلاقي نگاه من و تو مرهم نيست
گرچه هربار که ميبينمت از دور کمي
دلم از لحظه ي قبل بيشتر ميشکند
ولي انگار براي من دل بشکسته
عبرتي نيست کزان درس فراگيرم چند
دوست دارم بنشينم يک روز
سبدي از گل خورشيد ببافم با عشق
بعد آن دست پر از مهر تو را
با همه شوق بگيرم در دست و سبد را به تو تقديم کنم
دوست دارم بنشينم پيشت
غرق در آبي قبلت گردم
آنقدر با همه ي شوق صدايت بزنم
که تو بيدار شوي تا بفهمي که چه کردي با من؟؟؟!!!
اي همه روز و شبم
چند وقت است که از دست تو همواره شب است!!!!!
همه جا تيره و تار همه جا سرد و سکوت
دوستت دارم
گرچه تو قلب مرا ميشکني
دوستت دارم
چون که تو مايه ي افکار مني
دوستت دارم
چون که تو ريشه ي گفتار من و شعر مني
پس تو هم سرد مشو باز هم گرم بمان
باز هم مثل خوشيها که گذشت
در کنار من و اين قلب ترک خورده بمان....
در ابتدای زمین
کنار آسمان نشستیم
و دعا کردیم
شاید ...
تمام آرزوهایمان
باران شود ...
ندانستیم
تمام خاکسترمان را
آب خواهد برد
.
.
.
با چشمهایی سرخ و سنگین
به آرزوهای دور و دراز خوابهای کودکیمان
نگاه می کنیم ...
و بی هیچ قصه ای
به خواب می رویم ...!
نمي دونم
اصلا حوصله درسام رو از وفتي برگشتم ندارم
دچار يك حالت بدي شدم
به جونه خودم ایندفه من نیستم رفیقم هوایی شده !!!
باشه پس منتظرم
داداش من كه افتضاحم
خدا را شكر كه تو خوبي
زير كرسي نميايي؟
سلام تنهایی
قربونت دستت نظرتو اینجا بگو اگه وقت کردی
صیغه ... بله ... خیر !!!! ( بحث و درخواست راهنمایی )
سلام داداش خوفي؟
چه خبرا؟
سلااااااااام
سلام
منم آخرین بار که دیدمتون تنهایی بودین
اسم جدید مبارک
سلام...
خدایا !
ناپاکم و گناه آلود ،
اما می دانم
اگر نگاه رحمتت افکنت را بر من بیفکنی
قلب من چون برف ، سفید و پاک خواهد شد.
آنگاه به حضور پر نورت
راه خواهم یافت.
سلاااااااااااااااااااااااام
تو الان فانوسشی یا تنهاییش؟
خوبی؟
چه خبره همه اسم عوض کردن تو این 2 روز که من نبودم. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
