م
پسندها
1,100

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • قورباناسان= تو برای قربان هستی
    قوربان سانا=قربان یو
    نه بابا چی شیطونی یولداش؟
    من زیر پوستم فرشته ایه.. از صورت اینجوری دیده میشم..
    نه من دلم رو گرفتن ملینا .. دلی که نیست چجوری بگیره.. شاید اونجا جاش بده...
    نکنه تو دلت گرفته اول صبحی؟
    دنیا داره میخنده بخند

    دارم گوش میدم ممنون.. خیلی وقته اهنگ ماهنگ جدید نگوشیده بودم...
    مرسی دارم داون میکنم...
    دمت گرم که به یاد این حاجی هستی..
    من شالوار مشکیش رو دارم آره ولی بیشتر easy شالوار میپوشم با کامفا لباس
    دیشب اونقدر دنبالت کردم که تو خواب هم از دستم داشتی در میرفتی دیگه...
    ممنونم که خواب من رو دیدی(تشکر از خواب دیده شدن)
    هن اوجور welcom آی شولوخ قیز
    نه نمیخوام باید برم یه پتوی 4 نفره بخرم برا خودم اونم کادو باشه برا خودت الان اورکت مرگ بر امریکایی تنمه..
    زبل خان از من اقتباس شده.. خوب میدویدم ولی نتونستم بگیرمت قیز...
    برم چایی بریزم بیام.. نه الان رفته بودم چیز کنم چی میگن اونجا..
    اره دیشب یه لحظه تا پتو بیاد کلی گرمم بود واسه همین چاییدم..
    دختر عجب اواتاری ترکوندی بابا..
    باحاله خوبه... ایوا... دمت گرمه این اواتار
    سلام عزیز دل عمو عموییا.. صبح تو هم بخیر..
    خوبی خوشی.. یه کم چاییدم ولی خوبه عوضش هوا اینجام عالی و خنک و پاییزیه... فقط خبر فوت پدر ونوس ناراحتم کرد..اول صبحی..
    این چه حرفیه
    این روزا خوب کمتر میام
    کمی هم سرم شلوغ شده ( کلی درس و مشخ سرم ریخته )
    الانم باید برم دانشگاه ساعت 8 بیام خونه :cry:

    احتمالن کلاس اولم رو نرسم، چون باید دوش بگیرم، ولی آب گرم نیستش، باید کمی منتظر بمونم، ساعت 10 - 12 نمیرسم

    همیناس دیگه
    اینه علت نبودنم

    :gol:
    سلاااااااااام
    خوبی ؟

    آواتار زشت :D

    چی شده ؟ :w20:
    دوستت دارن مطمئن باش.. اونام اخلاقای خودشون رو دارن باید اون رگ عصبی ای که باعث شریان حیات عمو ایت در اونها میشه رو پیدا کنی..
    ملینا من برم بخوابم دیگه دارم میترکم از بیخوابی.. تو هم اگه دلت به حالم سوخت بیار پتو رو بکش رومون.. یوخسا تا فردا میبینی از ما دو جسد عاشق مونده و کلی خاطره مرده.. ها..
    رحم کن..
    من رفتم باییییییییییییییییییییییییییی
    ملینا جونم شبت بخیر دارم میرم لبه ساحل قدم بزنم هوا داره بارون میاد دریا خیلی قشنگه تو تاریکی و سکوت آرامش میگیرم فعلا بای
    غروب شد ودوباره باز

    هوای تو زد به سرم

    من موندمو خیال تو

    با این دل دربه درم

    غروب شد وباز این دلم

    به فکرته به یادته
    نگاه بی قرار من

    تو حثرت نگاهته

    خسته شدم از این

    همه تنهای نبودنت

    مونتظرتو بودن و

    هیچ وقت ندیدنت
    خسته شدم ازاین همه

    آوارگی دربه دری
    به دنبال تو بودن و

    از تو نبودن خبری

    به جون تو خسته شدم

    خسته ودرمونده شدم

    روزهای عمر من همه


    بدون تو هدر شدن
    به خاطر نبودنت

    همگی بی سمر شدن

    بیا واین دو روزای

    باقی مونده عمر مو

    بزار کنار تو باشم

    تمومش کن عزابمو
    تو فکرت بودم
    یه 10 دقیقه ای پیش
    گفتم چرا ملینا دیگه واسم عکس نمیفرسته
    نگران شدم
    اومدم دیدم هستی
    خوشحال شدم که حالت خوبه
    آی شولوخ .. سر پیری اذیتم نکن.. من که نمیتونم بگیرمت بده جون حاجی... من کلی بیخوابم...
    بده میگم.. وگرنه به عمو عموییات میگم میان ها لرد جونم یه پا دونده با مانعه میگیردت میدونم.. بده اون پتو رو عروسک رو بدم به خودت
    به شيشه گفتم دوستت دارم ، شيشه شکست ..
    به گل گفتم دوستت دارم ، گل پژمرد ..
    به دريا گفتم دوستت دارم ، دريا خشکيد ...
    حالا به تو ميگم دوستت دارم
    (هواي خودتو داشته باش(!!!!
    ما نمی تونیم به دلمون یاد بدیم که نشکنه،
    اما می تونیم بهش یاد بدیم که
    لبه های تیزش دست اونی رو که دلمون رو شکسته، نبره!
    هر وقت دل کسی رو شکستی یه میخ به دیوار بکوب
    اگه دلش رو بدست آوردی میخ رو از دیوار بردار
    اما چه فایده جای میخ رو دیوار مونده!
    يكي دسته گل براش دل خوشيه
    يكي عادتش برادر كشيه
    يكي زاغ مردمو چوب مي زنه
    يكي از داغ دلش جون مي كنه
    يه نفر خوابه رو تخت نقره كوب
    يكي حيرون روي درياي جنوب
    يكي زندگي رو زيبا مي بينه
    يكي اما خودشو تنهاي تنها مي بينه
    شکسپیر می گه: ((کسی را که دوست داری،
    ازش بگذر،
    اگه قسمت تو باشه بر می گرده،
    اگر هم برنگشت حتما از اول مال تو نبوده،پس همون بهتر که رفت)).
    سعی کن به کسی که تشنه ی عشق است دل نبندی،
    سعی کن به کسی که لایق عشق است دل ببندی،
    چون تشنه ی عشق روزی سیراب خواهد شد!
    بر سنگ قبر من بنويسيد خسته بود
    اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
    برسنگ قبر من بنويسيد شيشه بود
    تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
    چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
    عمري براي هر تيشه و تبر دسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
    پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود
    می دونم می خوای بری
    منو تنها بذاری
    می دونم چشات می گن
    دیگه طاقت نداری

    می دونم خسته شدی
    مرغ پر بسته شدی
    دیگه تو بال و پری
    واسه پرواز نداری

    می دونم دست تو نیست
    رفتن و پر زدنت
    آخه اگه با تو بود
    من بودم همسفرت

    می دونی رفتن تو
    توی تقدیر منه
    گریه های بی صدا
    سهم فردای منه

    می دونی مال منه
    همه ی جدایی ها
    همه ی غم های دنیا
    همه ی تنهایی ها

    می دونی اشکای من
    مثل بارون می بارن
    آخه تو که نباشی
    دیگه مانع ندارن
    من چیکار کنم پس.. مجبورم عروسکم رو بغل کنم و بخوابم دیگه.. تا سردم نشه.. بابا من خیلی استخونیم سردم میشه زود..
    سلام شب بخیر ملینا خودت کجا بودی... پس اونوقت
    تقدیرم اینه که تنها بمونم تو قفص همیشه بمونم تنها و بی کس
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا