sharlin
پسندها
1,139

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خب دیگه نیا فضولی
    ما فقط دمپایی دوستامونو نیگه میداریم اینجا
    دمپاییت پیش امین مونده
    یه عکس خوشگل بود
    دادا آواتار نو مبارک
    اول یه سر به لینک آخر امضام بزن بعد
    :eek:آبجی جان شما واقعا ووشو کار می کنی یا فقط علاقه داری؟:eek:


    .

    خدایا !
    ناپاکم و گناه آلود ،
    اما می دانم
    اگر نگاه رحمت افکنت را بر من بیفکنی
    قلب من چون برف ، سفید و پاک خواهد شد.
    آنگاه به حضور پر نورت
    راه خواهم یافت.

    silenta


    .
    هیچم اینطور نیست.....ای بابا...

    (پس کو اون چیزی که قرار بود ببینم سکته بزنم؟؟)
    عزیجون شب بخیر..انقدر خستممممممممممممممممم...تازه اومدم خونه....تا فرداااا
    منم فهمیدم اینجوری هستی !

    بقیه رو ول کن.هرجور خودت راحتی باش...
    اونا که جای تو نیستن...اما مطمئن باش یه نفر هست که ارزش محبتهای تورو داشته باشه...مطمئن باش.

    به موقعش!!!!!!!!!
    منم واسه همین پرسیدم دیگه ! چ.ن چیز دیگه ای نشون میدی...
    چرا نمیخوای لطیف باشی؟ دلت میاد؟
    (البته حق داری...من هرچی ضربه خوردم تو زندگیم،از این روحیه حساسو لطیف و دل مهربونم خوردم...)
    آره خوبه.بهت میاد.

    تاپیکتم دیدم.آفرین...فردا سرفرصت میرم میخونمش...
    حالا از شوخی گذشته ، واقعا میگی لطافت روحی بهت نمیاد؟ یعنی لطیف نیست روحیت؟؟
    خواهش گلم قابلتو نداره
    اومده بودم با آبجی امین اشنا بشم
    خیلی ماهی طلا
    نه...امروز دور و برم نیومد دیگه

    هم رشته نیست...مخابرات میخونه
    غلط خرده هركي بخواد ابجي مارو اذيت كنه..:whistle:
    نه بابا اذيت چيه..:whistle:
    اخه اونجا من تنهام ميترسم..شما باشي باز يه شمشير همراهت هست از ما دفاع كني:D
    گرچه همه بچه هاي اونجا گلن به مولا علي..به خصوص حاج منتظر عزيز.:gol:
    بای بای
    آواتار نو هم مبارک
    (زنگ تفریحو بازم ترکوندم)
    من دارم میرم مهمونی....
    باید برم...

    اومدم آواتار خوشگل میخواما...همون شد چه بهتر!!

    شبیه جن نباشه فقط !!
    نه جات خالی
    سیندی و بچه ها رو صبح بردم
    خونه باباش
    گفتم این روز جمعه ای خوش باشن
    منم قراره الان دیگه برم اونجا
    شما نمیای؟؟؟؟///
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا