قاصدک هان! چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما .. اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه زیاری
نه ز دیار و دیاری
باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک در دل من
همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که فریبی تو فریب
که دروغی تو دروغ
قاصدک هان!
ولی
راستی آیا رفتی با باد؟
با تو ام آی کجا رفتی آی!
سلاااااام/تصمیم گرفتم زین پس فارسی بتایپم گرچه سختمه. البته فکر نکنی به خاطر حرفه تو/شما (هر کدومو باهاش حال میکنی بگو)اینکارو میکنم چون.......بیخیال در مورده گذاشتنه پست باشه در اولین فرصت..............................اااادروغ گفتم راستشو بخوای(نخندیا)خودت که چشم داری میبینی صفریم خوب بلد نیستم ( گفتم نخند گریه میکنما)اگه میشه زحمت بکش راهنماییم کن.
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل ازرده و افسرده ی خویش
می برم تا که در ان نقطه ی دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه ی عشق
زین همه خواهش بیجا و تباه
می روم تا ز تو دورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله می لرزد می رقصد اشک
اه بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه ی جوشان گناه
شاید ان به که بپرهیزم من
به خدا غنچه ی شادی بودم
دست عشق امد و از شاخم چید
mibinam ke ham bisavadi ham bikar ke dari to karaye man fozoli mikoni,be khodam marbote ke hadafam chie,badesham man nemitonam farsi betaipam mohandes ghollabi
دگرم ارزوی عشقی نیست بی دلان را چه ارزو باشد
دل اگر بود باز می نالید که هنوزم نظر به او باشد
او که از من برید و ترکم کرد پس چرا پس نداد ان دل را
وای بر من که مفت بخشیدم دل اشفته حال غافل را......