Elisa
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • از نور آموختم ؛

    كه سكوت كنم ...

    و از سكوت ؛

    كه پذيرا باشم ...

    راهی طولانی در پيش است ...!


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!


    میان تکه های گم شده ام

    سرگردانم ...

    من این جا و آن جا

    در جستجوی پیوندهایم

    در پس کدامین ابهام

    جا مانده ام،

    که این آواز رازآلود

    مرا به خویش می خواند ؟!

    بر بیراهه های تردید

    گام می زنم ...

    میان تاریکی

    قلبم را می یابم ...

    همان یگانه راهنمای من

    در مسیر زمان ،

    که از هجوم آموخته ها

    گریخته است

    پیش می آیم و نگاه می کنم ...

    اینک

    حقیقت در یک قدمی ست ...!


    فریبا حسینی سجادی
    زندگي رسم خوشايندي است.
    زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ،
    پرشي دارد اندازه عشق.
    زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود.
    زندگي جذبه دستي است كه مي چيند.
    زندگي نوبر انجير سياه ، كه در دهان گس تابستان است.
    زندگي ، بعد درخت است به
    زندگي رسم خوشايندي است.
    زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ،
    پرشي دارد اندازه عشق.
    زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود.
    زندگي جذبه دستي است كه مي چيند.
    زندگي نوبر انجير سياه ، كه در دهان گس تابستان است.
    زندگي ، بعد درخت است به چشم حشره.
    زندگي تجربه شب پره در تاريكي است.
    زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد.
    زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي پيچد.
    زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست.
    خبر رفتن موشك به فضا،
    لمس تنهايي "ماه"، فكر بوييدن گل در كره اي ديگر.


    از نور آموختم ؛

    كه سكوت كنم ...

    و از سكوت ؛

    كه پذيرا باشم ...

    راهی طولانی در پيش است ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا