-
اهان..مرسييي
جدن؟چي ميگه...
ميگم ميشه لينك شكلكهاي خودتو بدي؟
نميدونم..من ميكشم اونا رو به اينجا.....شما كد داره شكلكهات؟شايد بايد كدش رو وارد كني..
آللاهو اکبر ها
من که میدونستم انسان لطیف القلبی هستی اینم نشونشه...حالا جنسش رو میگی که من قیمتش رو بپرسم باشه 80 تومنیه دیگه البته اگه از اون کم وزنای اصل باشه.. ولی عالیه اینجوری کمتر لطمه روحی میخورم.. مرسی.. پس حریم مریم یوخدو
تو گفتگو ازاده
برو اگه خواستی هنوز دیر نشده : دی
اون رو خودم هم نمیدونم یوحنا خانم..
مشکلی نداره اگه بری تو صفحات.. چون این کتاب تاریخ فقط پیش خودم محفوظه.. دنیا پر از حاجی هاییه که دور هر مکعبی حاضرند طواف بکنند. منم یکی از اونها..
من فقط لیست سیاهی برا خودم درست میکنم که جای دیگه اعتبار نداره
حریم یوخدی
با کتانی میتونی هرجایی بری
امان از روزی که با کفش پاشنه بلند رو احساساتم پا بزاری.. اونوقت دیگه حسابت با کرام الکاتبینه.. سرگذشتت وارد کتابای تاریخ خواهد شد
سلام به یوحنای گل ( اگه اشتبا نوشتم ببخش )
خیلی لطف کردی مرسی ... فقط میومدی کیکم میخوردی : دی
یوخ بابا منظورم به خودمه
یعنی اینجا اگه بخوای یکی رو زیاد بپیچونی و بپرسی ممکنه جوابی به ادم بده که اوجور
کجا وارد شدی اصلا حریم من مشخص نیست حدودش...
ممنونم..که اینقدر راحت برداشتت رو میگی..اینخیلی خوبه ونشون میده ادم خصیصی در اشتراک گذاشتن حرفهای خوبت نیستی..
این یک مبارزه است تو زندگی.. و اینجا مخصوصا خیلی متفاوت تره.. نباید زیاد وارد حریم کسی شد.. این مهمه..
نوشته تو هم عالی بود
میتونم بگم برای همه حس ها و برای تمام دوران
ولی این اخرین نخواهد بود...
من نمي خواهم
سايه ام را لحظه اي از خود جدا سازم
من نمي خواهم
او بلغزد دور از من روي معبرها
يا بيفتد خسته و سنگين
زير پاي رهگذرها
او چرا بايد به راه جستجوي خويش
روبرو گردد
با لبان بسته درها؟
او چرا بايد بسايد تن
بر در و ديوار هر خانه؟
او چرا بايد ز نوميدي
پا نهد در سرزميني سرد و بيگانه؟!
آه ... اي خورشيد
سايه ام را از چه از من دور مي سازي؟
از تو مي پرسم:
تيرگي درد است يا شادي؟
جسم زندانست يا صحراي آزادي؟
ظلمت شب چيست؟
شب،
سايه روح سياه كيست؟
او چه مي گويد؟
او چه مي گويد؟
خسته و سرگشته و حيران
مي دوم در راه پرسش هاي بي پايان
فروغ فرخزاد
اسپم اگر باری از دوشت ور داره چرا که نه منم اینکار رو میکنم خوبه دیگه حتما..
اسپم در واقع با سایت عجین شده نه تنها تو.. که انسان امروزی نصف نیازهای دیجیتالیش رو از اینجا بر اورده میکنه و این باعث میشه بیرون که میره زود تصادف میکنه چون تمام ذهنش به نوشتههای بچه هاست.. به من چه شاید چیز خوبیه و من نمیدونم...
احساست اگه قشنگه برو ولی نه اینکه بری اونجا گریه کنی عین اون بی ام دیهه.. من عین گرگ اونجارو میپام ها هر وقت دچار شکستی بشی متوجه خواهم شد..
باشه چشم.. ایندفعه هم شمس العماره میخوای ببینی یا میخوای باز اسپم بزنی..
باشه چشم..ولی نمیتونی جلوی نگاشته هام رو بگیری..برو دلنوازانت رو ببین.. ای بابا..
آخر شب امشب..
باور کن و اینان هر دو یه معنی میدن
اما اینان که یه چیزی بود که برا من ممکنه درکش.. گفتنش خنده داره.. وولی اونجایی که به حالت شماتیک قهر کردی و رفتی من خودم رو در دادگاه اتهامات تو دیدم و کمی از خودم بدم اومد.. و بعد دیدم که من چیزی نگفتم اخه.. و باز گمان کردم که تو حتما یه فکرایی به سرت زده که چنین قهرالود شدی... همه این وقایع دو ثانیه بود و بعد تمام شد.. همین و بس حالا بخند
من آمده ام و لی دستم خالیه من همه چیز رو تکذیب میکنم.. هر چیزی هم بگی علیه خودت همینجا استفاده میکنم..سلام س
چشم که گشود ...
دلتنگ خانه بهشتی خود شد
و گریست ...
دستی پاهایش را گرفت
چرخاند ...
تا دنیای وارونه ما را ببیند
و یاد بگیرد
که دنیای ما
با آنچه در بهشت کوچک خود
آموخته بود
فرق دارد ...!
مرسییییییییییییییییی
بابا خودت من رو حساس کردی..
وگرنه مگه من میخوام لیست مخفی درست کنم که اسمارو جمع کنم.. مگه اسمت گلبرگه که نمیخوای بگی مگه یوحناست که سختته بیانش کنی.. هر چی کردی خودت کردی.. مرسی در هر حال..
انشااا... که شرایط حایز بشه و من ملحوظ این الطاف شما بشوم..
حتما میخواید فالی بگیری تا بفهمی که بگی یا نگی... من این اخرین بار بود که گفتم اگه سختته نمیخوا راحت باش من با یوهنا اشنا شدم دیگه...
من برم تایپیک احساس.. ببینم چیکار میتونم بکنم کلی چیز شدم دیگه.. کاش یکی بیاردش بالا اصلا حوصله ندرم از پروفایلم خارج شم
تو اسم من رو پرسیدی و خود نگفتی.. این سو استفاده است ولاغیر...
میرم و بدون که خون غلیظم میفته گردن تو.. تویی که باید تو انتهای این دنیا جواب پس بدی..
اگه حوصله صفحه پیشرفته رو نداری و گریه ات هم میاد اینجوری بنویس تا گریه ات هویدا بشه
: cry :
البته من جدا نوشتم تا اینجوری نشه تو چسبیده بنویس
شبت خوش عزیزم
تووووووووووووووووووووو
باشه شبت خوش
اصلا به من چه... کجای پیازم اصلا..
هیچ قدری نمونده.. دنبال یه ماشین یه ضبط کاست یه اهنگ غمگین یه جاده که انتهاش به پلی مخروبه میرسه و یه کارت بنزین میگردم ..
خدافظ پس
کشتی من رو.. من مسرور و بهروزم
دومی ایز مای نیم اوکی
خواستی شماره حساب بدم..
مرسی .
همچنین برای شما.
منم همینطور.
با آرزوی روزهای خوش -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
