eterno
پسندها
24,809

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وای , یهنی تو به چشم و دل پاکی من شک کردی؟:redface:
    حتما باید جلوی هر جمله بگم (شوخی) که اشتب نشه...:w05:
    نه , من یه پیراهن مشکی پوشیده بوودم...
    آخه چه دوسته زود رنجی... بهش بگو من به هر کسی آمار نمی دم...:lol:
    چه خطایی بابا, من هردوتونو به وضوح دیدم...:w01:
    مطمعنم که منو دیدی ولی حواست نیست:cool:
    یه راهنمایی...من ردیف دوم سایت نشسته بوودم
    نمی دونم ولی یه دوختره قدبلند که روسری آبی داشت کنارت بوود
    آره الان دارم دخلشو در می آرم...:neutral:
    البته , اگه اشتباه نکرده باشم اول ردیف جلو نشسته بوودی , بعد جاتو تغییر دادی...:cool:
    اگه حواست بوود من داشتم چند تا برگه پرینت می کردم...
    همون وقتی که داشتی sms بازی می کردی...:w01:
    در مورد microcontoller بوود...
    منو ندیدی؟
    اگه اشتباه نکنم , تو ردیف اول اون انتها نشسته بوودی... یکی دیگه هم پیشت بوود
    خوشا به سعادتت!:lol: حالا تو بگو چه روزایی میای سایت که ببینم من هستم یا نه ...:w05:
    و علیکم...
    دلیلش واضحه چون من زیاد طرف مکانیک نمی پلکم :cool:
    ضمنا این واسه 3 سال قبله... من 2 سال پیش یه بیماری گوارشی کرفتم و به شدت وزنم
    کمتر شد:( اینکه الان حتی از این عکسم لاغر ترم...:redface:
    اینم از عکسمون تو آلبوم ...
    ضمنا تو که نمی شناسیش
    ببخشید,دختر داییم که هنوز زنده اس :lol: اتفاقا تو رشته ی شیمیه دانشگاه خودمونه (87 هس)
    مرسی,این سارااا خانوم یه حرفی زد که فعلا داره اشتباش ثابت میشه...:w01:
    به هر حال مرسی... جبران می کنیم...:w12:
    مرسی , ایشالله همیشه شادی و تندرستی نصیب شما بشه...
    نه من بوودم مجلس دختر "خالم" (ببخشید اشتب شده بود :lol:)
    ضمنا من فقط دیدمت , که تو هم داری عکسمو می بینی(آواتار) پس بی حسابیم...
    اون عکس آواتار واسه 2 سال پیشه.... هر چتد امروز دوباره پوشیدمش آخه دختر داییم دیروز مرد...
    نه,من فقط اومدم نزدیکت... :w01:
    ضمنا اصلا پیراهن مشکی نمی پوشم....
    داشتم از سایت می رفتم بیرون ,دیدم یه نفر تو باشگاه (مهندسان)داره پست می ذاره :w01:
    منم به بهونه ی سیستم اومدم نزدیک تر و...:lol:
    خوب بالاخره یه فرقی بین آرش با بقیه هست دیگه...:w12:
    نه من ریاضی 2 رو تو دوران طوفلیت پاس کردم...:child:
    آره بابا
    جات خالي لوله رو قاچاقي برديم يه بار سرپرست اومد حضور غياب پيچونديمش متوجه حضورش نشد:D
    همه نشسته بوديم داشتيم مي گفتيم و مي خنديديم كه يهو دوباره سر و كله سرپرست پيدا شد ...لوله كه نمي شناختش تازه واسش تريپ هم اومد:surprised:
    ولي بقيمون همه زرد كرده بوديم:eek::cry:
    ولي خدا رو شكر متوجه نشد از ما نيست:D
    و به خير گذشت:D
    مرسي
    ممنون
    ايشالا نوبت شما:d
    بابا داشتم بازي ميكردم...بازيش خيلي فكري و باحال بود:دي
    شما چقدر ميگردي يوني..درس و مشق نداري؟:دي
    سلام...
    توو سايت uni بوودم...
    كلاس كه دارم,ولي بيكار بودم گفتم يه حرده سربه سرت بذارم:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا