نميدانم كه چه موقع آمدم و از كجا آمده ام .
نميدانم به كجا ميروم.
اما حقيقت اينست كه اينجا هستم.
در اين جهان پر از شاديها و غمها،
زندگي من كوتاه است،بسيار كوتاه
من نقطه كوچكي از اين زمين را اشغال كرده ام،
و بايد اين نقطه را با صفاتر كنم...
چشمب میرسم خدمتون
هیچی من از دیشب وقت نکردم جواب بدم
الانم با بچه ها میریم شیرخوارگاه رفیده
میخوان منو بزنن! تو نمیای؟
بعدش که اومدم حالتو میگیرم!
دیرشده الان
بای بای کم الله انشالله
الآن داری حرص می خورییییییییی؟ آره؟ الهی ...... نازشو.....
گریه نکن آخر شبی... با هم دوست باشیم و به هم خیانت نکنیم!
مامان جونم گفته به خان بزرگا احترام زیادی بذارم.... این عکس صفحتم مال نوته دیگه؟؟؟ ... اصلا شبیه تو نیست... فکر کنم به خونواده ی پدرش رفته...