منم میخوایم یه ماجرایی رو برات بگم البته این داستان نیست یه اتفاقی که مال صدر اسلام نیست مال دو سه ماه پیش
این حرفای ولی فقیه که میگفت:ای سید ما ای مولای ما ما انچه باید بکنیم انجام میدهیم انچه باید هم گفت گفتیم و خواهیم گفت .من جان ناقابلی دارم جسم ناقصی دارم اندک ابرویی هم دارم که این را هم خود شما به مادادید همه اینها را من کف دست گرفتم در راه این انقلاب ودر راه اسلام فدا خواهم کرد
سید ما مولای ما دعا کن برای ما صاحب این انقلاب تویی ما این راه را داامه خواهیم داد ما را با دعای خود با حمایت خود با توجه خود پشتیبانی فرما
نکند این همان درد دل علی بود میان چاه نکند کاری کنیم از کوفیان بدتر شویم.نکند کاری کنیم که ولایت از ما دلگیر شود نکند تاریخ دوباره تکرار شود و علی از دست ما طلب مرگ کند.نکند این هم مانند همان لحظه ای بود که علی با پای خسته ودلی شکسته از دست کوفیان در مسجد کوفه خطبه ها گفت نکند چون خوارج ساده لوح وسرخورد شویم
یا علی