ah25_km
پسندها
75

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • لایه هایی از خاک و دیروزها ...

    سایه ها در مهِ حرف هایی که نتوانستم بر زبان بیاورم ، محو می شوند ...!

    همين ...
    راستی از امضات خیلی خوشم اومد.
    ببینم معنیش این نیست که مسلمونا دزدن؟
    درضمیر ما نمی گنجد به غیـــر از دوســـت کس
    هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس

    خوشحال میشم که باشما بیشتر آشنا بشم .:gol:


    خدایا! سپاس ...

    سپاس تو را !

    كه به هر انسانی

    سپری از تنهایی بخشیده ای تا هرگز فراموشت نكند ...

    حقیقتِ تنهایی؛ تویی !

    و فقط نام تو این تنهایی را راهنماست ...

    پس تنهایی ام را نیرو ببخش

    زیرا با نام تو این انزوا شفا می یابد

    با نام تو كه فراتر از هر آرامشی ست كه من در جهان می شناسم ...

    تنها با نام تو می توانم در برابر تندباد زمان ایستادگی را ...

    آری؛

    وقتی این تنهایی در تو و از توست

    می توانم گناهم را؛ به دست بخشندگی تو بسپارم ...

    پس عشق و نور را از من دریغ مکن ...

    آری؛

    نور آن نگاهی ست که تو به من روا می کنی ...

    پس بر من بتاب که

    بی عشق تو،

    بی نگاه تو،

    بی تو ...

    رو به غروب رهسپارم !

    آری؛

    مرا به طلوعی دیگر برسان ...

    سپاس ...

    helia
    سلام ، لطفا تشریف بیاورید و با دادن رایتان و با حضورتان خوشحالم کنید.

    بهترين آواتار را چه كسي دارد ؟ دوره دوم ( سري اول )
    خواهش میکنم
    کسی هم که این جمله رو برایه امضاش انتخاب کرده حتما باید خیلی خوش سلیقه باشه
    موفق باشی دوسته من:gol:;)


    پسرک
    در سرما
    در خیابان آدامس می فروشد !
    و تو بی اعتنا از کنارش می گذری ...
    او با چشمانش تو را دعا می کند
    و تو او را نفرین !
    و
    چه ساده می شود از کنار زندگی گذشت ...!
    چرا منو اینجوری نیگا می کنی منو میشناسی؟ چی مسخوای عزیزم برات پفگ بخرم ،لواشک چطور نکنه سک سک میخوای هر چی بخوای واست می خرم.
    بابت متن ممنونم دوست عزیز زیبا اما قمناک و تاسف بار بود
    باز هم ممنونم[IMG]


    صدای تیک تیک زمان

    مرا با خود می برد

    و تـــــورا مـــــــی آورد ...

    همه حضـــــــور می شــــــــوی ...

    انگار ثانیـــــــــــــه ها به رقص آمـــــــده اند

    به آهنگ لـحظه هایی که می رونــد ...

    ثانیه ها همیشه می روند

    همیشه می گذرند

    بی درنگ، بی معطـــــــلی !

    انـــگار همیــــــــن دیروز بــــــــــــود

    اما سالـــــــــی گذشــــت ...

    انگار همـــــــــــــــین فرداســـــــت

    که می دانیم، نمی مانیم ...

    و می گذریم !

    به عبور ثانیه ها حساس شو ، لحظه ها بشارت اند ...!


    نرسيس
    خب چرا این پیامو واسه من فرستادی من که شما رو نمی شناسم دلم هم نشکسته از کسی،
    ضمنا من به این زودیا دلم نمی شکنه چون همیشه دوطرفه قضاوت می کنم ولی اگه کسی عمدا دلمو بشکنه ترجیح میدم دستش هم ببره. این که شما گفتی خیلی ایده الیستیه عزیزم.
    بهر حال ممنونم به من زنگ زدید.


    ساعت را عقب می کشم ...

    بر می گردم به كودكي ام ...

    زمانی که از ترس دزد

    تاریکی را هم با خود به زیر پتو می کشیدم !

    ولی حالا می فهمم...این تاریکی است که مرا بغل کرده است ...

    الان هم فکر می کنم من زندگی را بغل کرده ام ...

    اما بعد ها خواهم فهمید...که زندگی مرا بغل کرده بود !

    فقط امیدوارم زندگی را هم مثل تاریکی با نور از من بگیرند ...!


    آخر می دانی: من هر وقت زیاد خوشحالم گریه ام می گیرد !

    و من هر وقت دخترک گل فروش را میان نقطه بازی ماشین ها می بینم گریه ام می گیرد ...

    مگر نه اینکه خدا بی نهایت است؟... من شاهدم خود خدا گفت که من تکه ای از اویم !

    شاید ابرها فقط یک خیال کودکانه اند... آبی بزرگ... آبی بزرگی که روزی دخترکی قصد داشت هر وقت بزرگ شد، پنبه ها را از بالای نردبانی که در دور دست های کوچک می گذاشت بچیند ...

    خدا هم آبی بزرگ تر تر است پس یک تکه از آن به اندازه ی بزرگی ابرهاست ...

    یعنی ابرها هم مثل ما آدم ها گریه می کنند ؟!...
    سوره بقره آیه 44
    بسم الله الرحمن الرحیم

    اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون؟

    آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید و خود را فراموش می کنید؟! ،در حالیکه کتاب خدا را می خوانید،آیا اندیشه نمی کنید؟
    خدایا کاری کن که ایمان, نام و نان برایم نیاورد. و قوتم بخش تا نانم وحتی نامم را در خطر ایمانم افکنم. تا از انان باشم پول دنیا میگیرند و برای دین کار میکنند نه از انانکه پول دین می گیرندو برای دنیا کار میکنند.
    در زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است،
    زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است،
    زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است،
    زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است،
    زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
    زمان کره‌اش می‌کشتند که خراب‌کار است ،
    امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است و فردا وارونه بر خرش می‌نشانند و شمع‌آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است. اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود : تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
    حالا تو اسرائیل می‌کشند که طرف‌دار فلسطینی‌ها است،
    عرب‌ها می‌کشند که جاسوس صهیونیست‌ها است
    ، صهیونیست‌ها می‌کشند که فاشیست است،
    فاشیست‌ها می‌کشند که کمونیست است‌،
    کمونیست‌ها می‌کشند که آنارشیست است،
    روس ها می‌کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند،
    چینی‌ها می‌کشند که حرام‌زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند،
    و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند...
    و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت." -


    احمد شاملو
    راه بسته به بیرون ممکن است راه بازی به درون باشد ...!


    می رویم تا بمانیم ...

    از این دنیا می رویم تا... آنجا بمانیم...

    این همه نعمت داریم... نه برای اینکه بمانیم ...

    برای اینکه پند بگیریم... تا خود را بیابیم !

    نگاه کن به گستره ی هستی... نگاه کن ...

    کجایی....آی انسان... تو که اشرف مخلوقاتی کجایی؟!

    نگاه کن ... به آسمان... به زمین... به آب... به گل و گیاه... نه...به خودت !

    خدا را می بینی؟حس می کنی؟! همه جا هست ...

    با توست ...

    پس با او باش ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا