من از حرفات ناراحت نمیشم ....تقریبا"اخلاقت دستم اومده .......قهرم بلد نیستم ......
تو هم امیدوارم برسی ..که میرسی ...هنوز جوونی .......قراره به منم کمک کنی ....
حکایت ما ادما خیلی عجیبه !!!!
تشنه حقیقتیم ....این واقعیته ........ولی گاها"به یه چیزایی که میرسیم میگیم کاش نمیدونستیم ......واسه تو پیش نیومده ؟؟/واسه من پیش اومده ...خنده داره ...بعد میگم که چرا ما تکلیفمون با خودمون معلوم نیست ...معلوم نیس چی میخوایم
به نظرت دلیلش چیه ؟؟
نظر من اینه.......چون شاید دونستن حقیقت واسه ادم مسئولیت میاره .....
یا شاید چون نمیشه اینجوری گفت"کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت"و اینکه زندگی دکمه بازگشت ندارد ...
نمیدونم