بذار به حساب سختی روزگار....
دلم برای اون شبا که تو زیر آسمون بستنی و هندونه می خوردیم تنگ می شه دلم برای صفاتون تنگ می شه اما هر اومدنی یه رفتنی داره موقع رفتن منم الآن!
دوست دارم خدانگهدار....
چه انتظار عجیبی!
تو در میان منتظران هم، عزیز من چه غریبی؛
عجیبتر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت؛
چه بی خیال نشستیم، نه کوششی نه وفایی؛
فقطه نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی...