پدرام تاج ابادی
پسندها
1,213

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ما در بین کسانی که با ما هم عقیده اند، احساس آرامش داریم، ولی وقتی بزرگ می شویم که بین کسانی باشیم که با ما هم عقیده نباشند. فرانک
    عشق مانند هواست!!! پس تو قدری نفسهایت را جانانه تر بکش!!!
    تصور كن اگر قرار بود هر كس به اندازه ي دانش خود حرف بزند چه سكوتي بر دنيا حاكم

    ميشد ... .....

    ناپلئون
    زنده بودن را به بیداری بگذرانیم

    که سالها به اجبار خواهیم خفت
    زندگی مانند لبخند ژوکوند است، در نظر اول به روی بیننده تبسّم می کند، امّا اگر در او دقیق شوی می گرید . ژری تایلر
    می گویند رسیدن به آرامش هدف است باید گفت آرامش تختگاه نوک کوه است آیا کوهنورد همیشه بر آن خواهد ماند ؟ بیشتر زمان زندگی او در پایه و دامنه کوه می گذرد به امید رسیدن به آرامشی اندک و دوباره نهیب دل و دلدادگی به فرازی دیگر . ارد بزرگ
    با خرد ، به سرچشمه پاکی بیاندیش . آدمی گاهی مبدا را اشتباه می گیرد ، برسان زمانی که رودها را سر چشمه دریاها می نامد ، حال آنکه ابرها از دریاها برمی خیزند و رودها و چشمه ها را لبریز می کنند . ارد بزرگ
    درد من حصار برکه نيست، درد من زيستن با ماهياني است که فکر دريا به ذهنشان نرسيده است!
    خداوند می فرماید :

    هرگاه بنده ای مرا می خواند آن چنان به حرف هایش گوش
    می دهم كه انگار بنده و آفریده ای جز او ندارم؛
    اما شگفتا بنده ام همه را طوری می خواند
    كه انگار همه خدای اویند جز من
    از ديگران تقليد نکن خود را بشناس و آنچه هستي باش بدان در دنيا کسي مثل تو نيست. :gol:

    ديل گارنگي
    سلام پدرام جان...ببخشید دیر جواب دادم
    بابت پیام هاتون بی نهایت ممنونم
    *******
    درباره دعوت نامه به گروه کامپیوتر باید از مدیر تالار کامپیوتر یعنی باران جان درخواست کنید
    من نمیتونم
    بازم ممنون:gol:
    اگر فقط طلب عشق کنی آنوقت نابالغ باقی خواهی ماند ، بچه باقی خواهی ماند . تا موقعی که بالغ نشوی و نتوانی عشق را نثار کنی ، هنوز از بچه گی در نیامده ای ... آچاریا :gol:
    صوفی هیچ خواسته ای برای خود ندارد .
    خواسته او همان خواسته خدا است ، از این رو خواسته او به خواست خدا بر آورده می شود . جامی
    انسان هوشمندی که به هوشمندی اش می نازد، به زندانی می ماند که به بزرگی زندانش می بالد. سیمون دیل
    سلام مهندس جون!!
    از کجا می دونستی که من از خواجه امیری خیلی خوشم میاد؟؟
    خیلی ممنون :gol:
    برنده : می داند بخاطر چه چیزی باید پیکار کند و برسر چه چیز سازش و توافق کند.

    بازنده: بخاطر چیزی که ارزش ندارد مبارزه میکند و سرانجام آنجا که نباید ، تن به

    سازش میدهد.
    :redface:منم معذرت میخوام!!

    من دانشگاه ازاد شهر قدس (شهریار ) میخونم.:gol:
    در دنیاجای کافی برای همه هست پس بجای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی(چارلی چاپلین)
    :gol::gol:
    انسان باید در دنیا مانند مهمانی باشد که او را به ضیافت دعوت کرده اند آن چه را پیش روی او آورند بخورد و انچه ندهند مطالبه نکند . بقراط
    تو به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی
    اگر هنگامی كه با شغلت،‌ يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی،
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
    اگر ورای روياها نروی،
    اگر به خودت اجازه ندهی
    كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات
    ورای مصلحت‌انديشی بروی . . .

    امروز زندگی را آغاز كن!
    امروز مخاطره كن!
    امروز كاری كن!
    نگذار كه به آرامی بميری!
    شادی را فراموش نكن
    ما چقدر دیر متوجه می شویم که زندگی وحیات یعنی همان دقایقو ساعاتی که با کمال شتابزدگی و بی رحمی انتظار گذشتن آنرا داشته ایم. دیل کارنگی
    هفت بار روح خویش را تحقیر کردم:
    نخستین بار هنگامی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی، خود را فروتن نشان می‌داد.
    دومین بار آن هنگام که در مقابل فلجها می‌لنگید.
    سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت، آسان را برگزید.
    چهارمین بار وقتی که مرتکب گناهی شد و به خویشتن تسلی داد که دیگران هم گناه می‌کنند.
    پنجمین بار آنگاه که به علت ضعف و ناتوانی از کاری سر باز زدو صبر را حمل بر قدرت و توانایی‌اش دانست.
    ششمین باز زمانی که چهره‌ای زشت را تحقیر کرد در حالی که نمی‌دانست آن چهره یکی از نقابهای خویش است.
    و هفتمین بار وقتی که زبان به مدح و ستایش گشود و انگاشت که فضیلت است.»
    «شاید کسی را که با او خندیده‌ای فراموش کنی، اما هرگز کسی را که با او گریسته‌ای از یاد نخواهی برد.» . جبران خلیل جبران
    اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم بسیار سبک تر گردش می کردم.
    در بهار با پای برهنه زودتر به راه می افتادم و در خزان با همان پاها، دیرتر برمی گشتم،
    بیشتر می رقصیدم شنگول تر اسب سواری می کردم و داوودی های
    بیشتری می چیدم. نادین استیر:gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا