Zbaziii
پسندها
18

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وااااای خدااااا همچین خندیدم داداش شاخ درآورد به صدام!!!!خیلیییی باحال گفتی:d
    : d:d
    داداش عکسشو فرستادم؟
    گفتم دیگه
    بنده رو شلغم حساب کردن منم طی عملیاتی خودجوش چرخکرده نهار فردا رو هاپولی کردم :دی
    اه اه اه.نخوردم.
    اوففففف سیب زمینی وااااای عشخ زندگیییییی:)

    شام شما چیه؟
    ماکرونی خوشم نمیاد
    ته دیگه سیبزمینی دوس دارم فقط:)
    برو جیگر
    اره :d
    چقدر برسم خو بزرگ نمیشه...ممه هام بزلگ بسن اللن توچولو شدن:)
    اگه ننت چاق شده تو هم استعدادشو داری :D
    به خودت و شیکمت برس خو :D
    ورزش فیتنسم برو اووووف ژووون :D
    باچه...بعدشم خسته ایی خو...نخواستی نیا مهربون...یه اس بده رسیدی خونه فقط.
    جوووووونم بالاخره ترکی حرف زد.عاشقتم سهییییییییل.♥♥♥♥
    نمیشی نترس.مامانم یاد داده چطور شوهرداری کنم....بهترین غذاهارو میپزم...بهترینا مال تو میشه مال شوهری...فقط تو...
    نترس از این دخترای سوسول نیستم غذا نپزم که مبادا ناخنام خراب بشه...:)
    چیه منو دوس داری تو؟!لاغر که هستم غر که میزنم ممه هامم وه کوچولو :(
    فردا شب با رفقا پارتی داریم همشونم نرینه :(:D
    خولاصه دیر میام پیشت جقلکم ;)
    فاجعــــه یعنى
    آنقدر در تو غــرق شـــده ام
    که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى احســـاس خیانــت میـــکنم
    عشـــق یعنى همین…
    باهانا گتیمه قیییز
    من جنازه منازه بیلمرم:cry:
    بگو قراره پوست و استخون بشم دستت دیگه :razz:
    من کلا فکر ازدواج نمیکنم البته :خخخخ ولی هر مدلیتو دوس دارم :redface:
    خو مریض شدم کی آشپزی کنه؟!بخصوص هر ماه اون درد میگیرم جنازه میشم:(تو اونجوری منو ببینی عمرا فکر ازدواج با من بکنی:d
    مامانمم ک برم بمونم خونشون:(
    من تو شهر غریب:(
    نه نترس به شیکمت میرسم....نمیخوام لاغر بشی:d
    نه الان نخور...شب میخوری بسه:(
    داره..به مخابرات گفتیم میگه دستگاهتون قدیمی شده!!!2ساله عوض کردیم.بهونس همش
    آشپزی برا شیکم خودم بلدم فردا روز تنبلی کنی برا شیکمم من میدونم با تو :D
    بخورمت من:دی
    مگه نویز گیر نداره خطتون؟
    خداروشکر آشپزی بلدی...:)
    عچق میباشی تو♥♥♥
    ببخش زنگ میزنن خونمون نت قطع میشه دیوونمون کرده:(
    باریکلا به این دختر کوشا :D
    منم تازه ار سر کار برگشتم نه زیاد خسته نیستم :دی
    خونه کسی نبود برا خودم کباب درست کردم انقدر چسبید :)
    باوشه میفرستم برات
    اوووومممممم
    از صبح 8:30شروع کردم ریاضی خوندم.تا 1ناهار خوردیم.باز خوندم تا 5بعدش خونه رو تمیز کردم.اومدم نت نبودی رفتم دوش گرفتم.باز اومدم نبودی:)
    گوشی مامان چک کردم تلگرامشو:)الان یهویی گوشی گرفتم دستم zbaziiiزدیم دیدم اوهههه آقامون اومده....اومدم در خدمت شومام الان.
    خبر هیچی.خونه بودم از هیچی خبر ندارم.اخبارم گوش نکردم امروز!!!:)

    تو چه خبر؟خسته ایی؟:(دردت به جونم
    مامان ماچ کردی:)
    فدای مهربونیات
    مرسی عزیزم خوبی؟
    چه خبر؟
    چیکارا کردی؟
    بوگو ببینم
    فدای خنده هات.
    خستهههههه نباشییییییی آقاااااااایییییی♥♥♥♥♥♥
    آیسان!!!!!فوضول تر از این بشر تو عالم ندیدم....صاف به مامان میگه...
    مگه تو خانواده تو کسی از من خبر داره؟
    شب بخیر.خسته ایی چیکار کنم.جرات ندادم بگم بمون ک...
    خوب بخوابی با اون 6تا در و داف:d
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا