yuhana
پسندها
1,037

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • باشه یوحی جان.. به سلامت ای رنگ تغییر ناپذیر صداقت به درود..
    منم برم دوست دخت..ام رو بگم برن اونجا زیر ساختمون 4 طبقه
    بای تا های
    چشم میخندم..ولی تموم شد انگار.. خندم نمیاد دیگه کور شد..
    تا برسی پایین کلی آدم جمع میکنم از اهالی شهرم.. که نخوری زمین...
    نمیدونم دلیلش چیه
    ولی فکر کنم یه بار دیگه باید اینستال کنم.
    برم ببینم درست میشه یانه.
    ببین الانم دارم میخندم ولی باور کن به خاطر اون نه..

    لوس نشی بری بندازیا.. پایین رسیدی با من طرفی یه کتک مفصل استادی پیشم داری
    سلام نفس مامان [img][img]
    خوبی عسلم
    خیلی کار خوبی میکنی که اومدی و حتی! امضات هم عوض شده...[img]

    نمیدونم چرا تمام چند روزه تمام لینکهای باشگاه تو صفحه اینترنتم قفل شده .
    هیچکدوم کار نمیکنه.
    میخوام عکس بذارم ولی لینک عکس هم باز نمیشه....[img]
    به کسایی که مشکوک شدند منظورمه..برم یه تایپیک بزنم میگم یعنی بگم که اوجور..
    باشه لبم رو میدم مامانم با جوالدوز بدوزه روش هم یه قفل بزنه..
    خوب شد
    باشه میخوای برمبه خودش بگم؟
    ولش کن اجازه بده خندم رو نگه دارم دیگه چقد حسودی و زودرنجی.. باباجان
    مطمئن باش خدای تو تورو خیلی دوس داره ...
    جون من بیخیال ها.. نری یه جایی عوضش رو در بیاری من این لبخندم روبا انبردست میکنم میندازم دور اصلا.
    خنده داره دیگه.. آخه من هارا سن هارا..(نیشخنده)
    باشه واللاه سعی میکنم نخندم..
    ببین آخه ساختمون قشنگ بلند باشه ها یوخسا میفتی فقط پات میشکنه قیافتم سابیده میشه رو آسفالت اونوقت بدریخت میشی ولی نمیمیری..از روحیه میفتی(خنده بلند)
    هویججوری میخندم..
    باشه نمیخوام بیای بعدا هم بگی تقصیر تو بود تو امتحانام 7.2 گرفتم.. باشه سعی میکنم نخندم..
    بابا آخه نمیتونم نخندم..
    فک میکنی منم مثل بز نگات میکردم اونوقت؟
    نه عزیزم.. منم میرفتم برج میلاد همون بالا خودم رو با سوزن هوا میکشتم.. بعدشم مینوشتم تقصیر تو بود..
    دهه
    دهه
    آره واللا بازم خنده ام تموم نشده
    قربونت عجیجم...نفسم خوب باشه منم خوبم...
    بوووووووووووووووووووووووووووووووس
    همون سوتفاهوب رو میگم دیگه..
    قابلی نداشت



    دنیای ما چون بازیِ تاب است
    وقتی به اوج میرسیم یادمان میرود که چگونه رسیدیم
    دلمان تنگ میشود
    بر میگردیم
    تا او را ببینیم
    اما دریغ وقتی دیدیمش
    دلمان برای اوج تنگ میشود
    عجب دنیایی است
    همه اش دلتنگی است
    سلام عشقم...میسی از عکس خوشگلت...واااااااااااااااااای چه ببعی های نازی


    دوست دارم کسی پیدا شود برایم حرف های خوب بزند ...

    قصه های خوب بگوید ...

    دوست دارم دست هایش بوی خدا بدهد ...

    خنده اش مرا یاد زندگی بیندازد !

    زندگی اش مرا یاد چیزهای خوب بیندازد ...

    یاد بچگی ام بیفتم ...

    دوست دارم بچگی ام را بغل کنم ...

    .

    .

    .

    دوست دارم کسی پیدا شود برایم قصه های خوب بگوید ...!
    در مورد چیزی که گفتم
    خوب بهتر دیدم اینکار رو کنم

    :gol:

    خلاصه شرمنده همه بچه های گل باشگاه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا