vooroojak khanoom
پسندها
3,561

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • "قیصر"
    ننه هر چی بدبختی کشیدیم گفتی "حکمت خداس"
    ببین ننه نشونی این حکمتو بده برم در خونش!!
    بگم د لا مصب
    مشکلت با من چیه شما؟؟؟

    موضوع انشاء : تعطیلات خود را چگونه گذراندید ؟
    - به نام خدا
    - فرسنگ ها دور از آغوشش . . .
    آب نریختـــــم که برگردی
    آب ریختـــــم تـــا پاک شود
    هر چه رد پای توست …..از زنـــدگی ام…!
    زیاد فرقی نکرده …
    خودِخودشه
    فقط اونی که داره باهاش قدم میزنه
    “من ” نیستم . . .
    من به قلبم افتخار می کنم
    با آن بازی شد ، زخمی شد ، به آن خیانت شد ، سوخت و شکست
    اما به طریقی هنوز کار می کند . . .
    مُتَنَفِرَمْ اَزْ اِنْسآטּْ هآیےْ کِهـ دیوآرِ بُلَنْدَتْ رآ مےْ بینَنْدْ ،
    ولےْ بهـ دُنْبآلِ هَمآטּْ آجُرِ لَق دیوآرَتْ هَسْتَنْدْ کِهـ . . .
    تُو رآ فُروْ بریزَنْدْ . . .
    تآ تُو رآ اِنْکآرْ کُنَنَدْ . . .
    وَ اَزْ رُویَتْ رَدْ شَوَنْدْ . . .
    شاید آرام تر میشدم
    فقط و فقط ……..
    اگر میفهمیدی…..
    حرفهایم به همین راحتی که می خوانی
    نــــوشته نشده اند!!
    لیاقت می خواهد واژه “ما” شدن
    لیاقت می خواهد “شریک” شدن
    تو خوش باش به همین “با هم ” بودن های امروزت
    من خوشم به خلوت تنهایی ام
    تو بخند به امروز…
    من میخندم به فرداهایت . . .
    منم خوبم خدارو شکر نفسی میاد هنوز
    اره به ما هم بد نمیگذره ولی عالی هم نیست خداروشکر خوبه
    خوشحالم که روزای خوبی رو دارین پشت سر میزارین
    نقش چشمان خمارت، چه کشیدن دارد / سایه ساران دو زلفت ، چه لمیدن دارد
    آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد . . .
    کاش میشد:بچگی را زنده کرد
    کودکی شد،کودکانه گریه کرد
    شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود
    آن قیامت، که دمی بیش نبود
    فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟
    کاش میشد ، بچگانه خنده کرد . . .
    باید به بعضیا گفت

    ناراحت چی هستی ؟

    دنیا که به آخر نرسیده ... من نشد ... یکی دیگه،

    تو که عادت داری!!!
    ڪــور بآشــ بآنـ ـ ـو
    نگــآهـ ڪــﮧ میڪُني میگـوینــב:

    نــَخ בآב

    عبـوسـ بآشــ بآنـ ـ ـو

    لبخنــد ڪـﮧ میزنـي میگوینـــد:

    پـآ בآב

    لـآل بآشـ بآنـ ـ ـو

    حـرفـ ڪـﮧ میزنـی میگوینـــב:

    جلــوهـ فروختـــ
    ! -:::--:::--:::--:::--:::--:::--:::--:::- !
    اشـكاتو پاك كن همسفر

    گاهـــي بايد بازي رو بـاخت

    امـــــــا اينــــــــــو يــادت باشه

    بـازم مـــــــيشه زندگي رو ساخت
    گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن!
    به رفتن ک فکر می کنی
    اتفاقی می افتد که منصرف می شوی…
    میخواهی بمانی،
    رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی!
    این بلاتکلیفی خودش کلــــی جهنـــــــــــــــم است
    گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن!
    به رفتن ک فکر می کنی
    اتفاقی می افتد که منصرف می شوی…
    میخواهی بمانی،
    رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی!
    این بلاتکلیفی خودش کلــــی جهنـــــــــــــــم است
    دوســتــت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن
    اینجا نه بینیِ کــَـسی دراز می شود !
    نه گـُـرگی به گــَـله ات میزند ! . . .
    * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
    بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…
    دست به خلاف بزنیـم…!
    من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!
    تو تنهـایـی مـرا…!!
    * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
    حــافظـا!


    مـی دانم هـزار نـفر را پیچـانـده ای ...!


    امــا ایـن بـار حـواست ایـنجــا بــاشد


    نـیـت می کنـم بـه نـام او ...


    بـه نـام فـرامـوش کـردنـش


    / یـوسـف ِ گـم گشتـه بـاز آیـد بـه کنعـان/
    در دنیا 3 چیز را دنبال کن :
    1- دوست داشتن را برای تجربه
    2- عاشق شدن برای هدف.
    - فراموش کردن برای قبول واقعیت.
    گفتمش آغاز درد عشق چیست؟.... گفت آغازش سراسر بندگیست.... گفتمش پایان آن را هم بگو.... گفت پایان همه شرمندگیست.... گفتمش درمان دردم را بگو.... گفت درمانی ندارد بی دواست.... گفتمش یک اندکی تسکین آن.... گفت تسکینش همه سوز و فنا ست
    سلام الهه خوبی؟ نغییر دکوراسیون دادی یا من اینجوری میبینم؟:D
    دلمان کوچک است ،
    ولی آنقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم ،
    نیمکتی بگذاریم برای همیشه ی عمر
    سهراب خیلی حرفا رو زد،از یه "تنهایی" بگیر تا تن هایی که دل به "قایق" سپردند،از "شقایق" هایی که تاهستند زندگی باید کرد و از "صدای پای ابی" گفت که یک "مسافر" هست
    ولی هیچ وقت،هیچکس نگفت سهراب،اینها همه و همه یک طرف ، ولی دلتنگی رو نمیشه نادیده گرفت پس اگر "او" نباشد زندگی نتوان کرد....
    عـــشـــق يـــعنــــــي ايـــنکـــه وقــــــتـــي ميـــخـــواي بخـــوابي يـــه

    اس ام اس ازش ميــــــاد حتـــي قبـــل ايـــن کـــه بـــدونـــي چـــي نوشـــته

    لبـــخنـــد مـــياد روي لبــــــت… هميـــن که يـــه لحـــظـــه بهـــت فکـــر

    مي‌کــــــرده واســـت انــــــدازه يه دنــــــيا مـــي‌ارزه… بــــه ســلـــامتيـشون
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا