نمیدونم چرا....از نوشته هاتون، حس کردم پریشونید. شایدم اشتباه کرده باشم. اصن چه فرقی میکنه پریشون باشید یا نه؟ اون پریشونی که سمت خوبی باشه، تهش یه آرامش بزرگ و بی انتهاست...مهم اینه که تهش چی باشه، سمت چی باشه....
امیدوارم دلتون سبز و روح و روانتون باطراوت باشه همیشه
از این متن پر از معناتون هم...
چای که مرغوب نباشد چیزی به آن اضافه می کنم:
چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج،
چیزی که آن مزه و بو را تبدیل به عطر ِخوش و طعم ِخوب کند."
زندگی هم گاهی می شود مثل همین چای
باید با دلخوشی های کوچک طعم و رنگش را عوض کنی،
یک چیزی که امید بدهد به دلت،
انگیزه شود،
بنزین باشد برای حرکت...
کسی نمیتواند به طبیعت بگوید چرا زمستان شدی؟ چرا پاییز نماندی؟ کسی نمیتواند به برف بگوید که چرا آب شدی؟
یا اصلاً چرا آمدی که آب بشوی؟
کسی نمیتواند به زمین اعتراض کند که چرا انقدر سرد میشوی...
کسی نمیتواند به پاییز بگوید که چرا دلگیری؟ چرا برگها را حرام میکنی؟ چرا زرد میشوی؟ چرا اخم...
من به رنگ صورتي باور دارم ؛
باور دارم كه خنده بهترين سوزاننده كالري است.
من به بوسيدن باور دارم، بوسيدن بسيار.
من باور دارم آنگاه همه چيز به غلط از آب درآمد، قوي باشم.
باور دارم كه دختران شاد، زيباترين دختران هستند.
بر اين باورم كه فردا روز ديگريست و به معجزه يقين دارم.
#ادري_هپبورن
خدایا، برای تو مینویسم، جلوی تو گریه میکنم و شکایت دلم رو به پیشگاه تو میارم. فقط برای تو اعتراف میکنم به غم هام، به اینکه برخلاف ظاهر مغرورم چقدر ضعیفم... به ترک های عمیق روی دلم... خدایا، خودت مرهم قلبم باش، یا معین الضعفا، خودت دست مرحمتت رو به قلبم بکش....خدایا دل شکسته و غمگین و بی پناهم...
اوه اوه چه توپت پره!!! :w45:
عزیز دلمممم منم دلم تنگ شده بود برات، اصن دلم برا شما تنگ شده بود که برگشتم دوباره...راستش حال و حوصله باشگاه رو نداشتم دیگه.