tornado*
پسندها
834

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خالص سازی داره میره رو نود درصد..
    فکر کنم داره بهتر تر میشه..
    نمدونم من از بیرون تورو اینجوری دیدم..
    شاید تو از درون بهتر میتونی خبر بدی.
    نمیدونم چرا اینروزا اقرار به بد بودن طرفدار بیشتری داره تا اینکه یه انسان واقعی از خوبیها بگه..
    ترنادوبا یه ستاره تو نمیتونی به این خواسته شکلاتیت برسی با این شرایط نمیتونی.. مشکل در تو نیست در جامعه یه توئه.. تو یه نمونه عینه رو مقابلت دیدی که چطوری بعد از مدتی آدم بودن سقوط کرد/می/
    نمیدونم ولی فکر کنم باید شرایط محیطت رو عوض کنی یا اینکه راهی عملی برای اینکار پیدا کنی.
    من از بچگیم خاطره یه خاصی دارم که پاک نمیشه ... ساعتهاانتظار برای اینکه بابام از شهر برامون تلویزیون بیاره.
    این همه یه اونچیزیه که گذشته یه من برای اینده ام گذاشته و دیگه چیزی یادم نیست.
    مرسی مرسی

    یکم صبر کنین بعدن خبرتون می‌دم و ممنون می‌شم بتونی جایی رو بهم معرفی کنی :gol:
    چندبار کلاس‌های این مدلی رفته یه پا هنرمنده

    دوست دارم بفرستمش یه کلاس ماکت سازی و یا دکوراسیون ( یه چیزی تو ذهنم دارم ولی نمی‌دونم چیه :دی واسه همین گفتم دکوراسیون داخلی ) بفرستمش

    آخه مامانم خودش بهم یاد داد چطور ماکت بسازم و الانم خوب خیلی قشنگ ماکت می‌سازم اگه نیازم بشه

    :gol:
    تو رنگی از حقیقت پای همه گفته هات داری
    من روغنی به چهره بر خلاف نوشته هام
    تو اذعان به نیکیت میکنی
    من بد بودنم رو اقرار میکنم
    من این هردو رو دوست دارم. فکر میکنم این دو حالت در من و تو نهادینه شده.. نمیتونی یه امازونی رو به جرم بیحیایی و لغو دستورا ت اسلامی دستگیر کنی اون این اخلاق رو داره همینه که هست/ باور هر کس انچه که هست/
    منم از روز اول در همه چیز نگاه بدبینانه دارم به همه ابتدا اینجوری نگاه میکنم. ولی با همه اینا من هم ساده ام شایدم ضعیفم در برخوردا ..
    ولی میخوام دوست داشته باشم.. میخوام با افتخار .. بعد از هر اشتباهی به غلط خوردن بیتم..
    این رو برا خودم کم بودن نمیدونم
    البته اینکه هیچ وقت دیر نیست رو قبول دارم

    و البته امیدوارم بتونم به آرزوهام برسم و یه سری کارا هست که باید انجام بدم برای مامان بابام و امیدوارم بتونم بزودی اونا رو انجام بدم :gol:
    می‌دونی من تو یه شهر کوچیک زندگی می‌کنم که در گذشته، مادرم مجبور بود بدور از چشم پدر مادرش تحصیل کنه و با این همه تونست مقطع ابتدایی رو تموم کنه

    البته هنوزم مادربزرگم با تحصیل دختر مخالفه :d میگه دختر باید شوهر کنه بعد دربست در اختیار شوهرش باشه :دی
    کلی با هم مناظره داریم سر این موضوع :O آخرش هم خوب مادربزرگه‌، کلی سن داره و اعتقادات خودش، برای اعتقاداتش احترام قایلم چون الان نمی‌تونه تغییرش بده، چون سالها اون رو باور کرده و الان براش یه قانونه - واسه همین زیاد باهاش بحث نمی‌کنم
    من که نمی‌تونم معمار بشم الان :دی
    ولی ماری می‌کنم که برادر زاده یا خواهر زداه‌م ( هنوز ندارماا ) معمار بشن

    توی کارای گرافیکی بهش کمک می‌کنم چون علاقه داره دیگه
    دوستای معمار زیادی هم دارم که وقتی میان خونمون مامانم کاراشون رو می‌بینه و لذت می‌بره
    اه اون شکلک یعنی همه دردها همه حرصها همه /اعصابم خورد شد شرمنده/
    من نمیدونم گفتم یا نه.. پیشرفت در این دوره زمونه اونم در زمانی کم/ اونقدر که کمرت خم نباشه/ مدیونه اینه که از ادما پشته بسازیم نردبان بسازیم..
    خوشبخانه ادمای خوب زیادن ولی همین آدمای خوب بیشترشون بدبینن.. و این باعث میشه همیشه جدایی باشه و هیچ اتفاق نظری روی مسایل ریز و بزرگ و شاید جزئی بشری نباشه..
    من فکر کنم آدم بدی باشم چون هنوز با شکلات صورتی یا صورت شکلاتی رابطه برقرار نکردم.. ولی فکر کنم همه اینا به این بسته است که هر عقیده ای رو باید پذیرفت.. حتی زنان رو/این خیلی سخته/
    مرسی
    :gol:
    دسته گلت درد نکنه

    می‌دونی مامانم عاشقه معماریه ؟
    مگه میخوای الان بری ؟

    بازم اینجا می‌بینمت دیگه، آره ؟
    من فقط منتظر یه لنگه دمپایی بودم ..
    سلام میدونین دونستن اینکه این عکس چی بود مهم بود
    صد در صد این عکسه یه مرغابی که داره دزدی میکنه یا عکس یه قاتل که داره گاو صندوق رو میجوه نبود..
    بگذریم خیلی خوش اومدید. من یه مدت مدیدی نبودم و خیلی خوشالم که الان میبینمتون
    سرعت نت اونقدر افتضاحه و مبدا همه عکسهایی که قراره ذهنیتی رو القا کنند همه ف*ی*لتره که نمیشه دید آیا این همون چیزی بود که منتظر دیدنشم یا همون نیست
    /کَنت سی/
    اون که موتوسواری نیس نمیبینی کلاه ایمنی کار سرشه!!! این که الان گذاشتی موتوره!!! حالا مواضب باش اینجوری نشی!!
    [img]
    سلام آجیللللل!!!! خوبییی!!!! معماری رو گذاشتی کنار رفتی کارگری؟؟؟
    [img]
    ببین چه ساعتی دارم واست می پیغامم... 5:30 صبح...
    دارم درس می خونم چون 8:30 امتحان دارم ...
    استرررررررررررررررررررررس...
    سلاام
    خوووبی ؟ چه عجب از این ورا ؟ کم پیدا گشتیااا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا