Recent content by toprak

  1. toprak

    o0ps injaro vaghean bande kabk tashrif dashtam

    o0ps injaro vaghean bande kabk tashrif dashtam
  2. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    بر شانه های من کبوتری است که از دهان تو آب می خورد بر شانه ی من کبوتری است که گلوی مرا تازه می کند بر شانه ی من کبوتری است با وقار و خوب که با من از روشنی سخن می گوید
  3. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    بی تو خاموشم شهری در شبم تو طلوع می کنی من گرمایت را از دور می چشم و شهر من بیدار می شود
  4. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    ماهی دریا شدم نیزار فوکان غمین را تا خلیج دور پیمودم مرغ دریایی غریوی سخت کرد از ساحل متروک مرد قایقچی کنار قایقش بر ماسه ی مرطوب با خود گفت: هه! چه خاصیت که آدم ماهی ولگرد دریایی خموش و یرد باشد؟
  5. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    سایه ی ابری شدم بر دشت ها دامن کشاندم خارکن با پشته ی خارش به راه افتاد عابری خاموش در راه غبار آلوده با خود گفت: هه! چه خاصیت که آدم سایه ی یک ابر باشد
  6. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    و عشقم قفسی است از پرنده خالی افسرده و ملول در مسیر توفان تلاشم که بر درخت خشک بهت من آویخته مانده است وبا تکان سرسامی خاطره خیزش سرداب مرموز قلبم را از زوزه های مبهم دردی کشنده می آکند.
  7. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    واقعأ عالی بود ممنون از انتخابتون
  8. toprak

    مشاعرۀ سنّتی

    می نوش که عمر جاودانی این است خود حاصلت از دور جوانی این است هنگام گل مل است و یاران سرمست خوش باش دمی که زندگانی این است
  9. toprak

    مشاعرۀ سنّتی

    تا دست بر اتفاق برهم نزنیم پایی ز نشاط برسر غم نزنیم خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم
  10. toprak

    رد پای احساس ...

    تو را صدا کردم در تاریکترین شبها دلم صدایت کرد و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی با دستهایت برای دستهایم آواز خواندی برای چشمهایم با چشمهایت برای لبهایم با لبهایت با تنت برای تنم آواز خواندی من با چشمها و بیهایت انس گرفتم با تنت انس گرفتم چیزی در من فروکش کرد چیزی در من شکفت من دوباره در...
  11. toprak

    مشاعرۀ سنّتی

    یکچند دویدم و قدم فرسودم آخر بی تو پدید نامد سودم تا دست به بیعت وفایت سودم در خانه نشستم و فرو آسودم
  12. toprak

    رد پای احساس ...

    دلم می خواهد خوب باشم دلم می خواهد تو باشم و برای همین راست می گویم نگاه کن: با من بمان
  13. toprak

    ممنون از عکس قشنی که برام گذاشتین

    ممنون از عکس قشنی که برام گذاشتین
  14. toprak

    رد پای احساس ...

    وه چه شبهای سحر سوخته من خسته در بستر بی خوابی خویش در بی پاشخ ویرانه ی هر خاطره را کز تو در آن یادگاری داشته ام کوفته ام کس نپرسد زه کوبنده ولیک با صدای تو کخ می پیچد در خاطر من کیست کوبنده ی در؟ هیچ در باز نشد تا خطوط گم و رویایی رخسار تورا باز یابم من یکبار دگر آه! تنها همه جا از تک...
  15. toprak

    دست‌نوشته‌ها

    ببین که دیوار سکوت با هق هقم نمی شکنه این همه بی تفاوتی قلبم و آتیش می زنه تو می گذری از من و من جا می مونم توی خودم کسی نمی شناسه من و من با تو تنها تر شدم
بالا