دیدی این دخترایی که تا قبل عقد اسمشون آرمیتا بوده بعد وقتی دارن قند
می سابن رو سرشون و خطبه خونده می شه یهو می بینی عاقد می گه دوشیزه: خدیجه قره قوزلوی جادوغ آبادی اصل آیا من وکیلم؟
دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !