منم دوتا لاک پشت داشتم از این کوچولو سیاه ها....یکیشون تخم گذاشت مرد....
ولی دوسشون نداشتم فقط از روی دلسوزی نگهشون داشتم....بعضی وقتا گاز میگرفتن...
خرگوش هم داشتم اسمش جقله بود خیلی جیجلی بود....
یه طوطی هم داشتم به اسم تینا....کوشولو بود خریدمش....خانم رفته بود پشت دراور واسه خودش لونه درست کرده بود...اون اواخر دیدیم وحشی شده..میرفتیم توی اتاق دنبالمون میکرد گاز میگرفت....یه روز که رفتم لونشو تمیز کنم دیدم ای دل غافل دخملیم تخم گذاشته...واسه همین گاز میگرفت....خیلی دوسش داشتیم...توی اتاقا واسه خودش پرواز میکرد....هی بابا گفت بذار پراشو قیچی کنم گفتم نه غصه میخوره...خلاصه آخر یه روز که به داداشم رفته بود بیرون از روی دستش پریدو رفت....
دیگه خودت بقیه اش رو بخون که چقدر گریه کردم....
آره بابایی خلاصه اینکه دخملتم مثل خودت عاشق حیووناس شدید...
ولی دوسشون نداشتم فقط از روی دلسوزی نگهشون داشتم....بعضی وقتا گاز میگرفتن...
خرگوش هم داشتم اسمش جقله بود خیلی جیجلی بود....
یه طوطی هم داشتم به اسم تینا....کوشولو بود خریدمش....خانم رفته بود پشت دراور واسه خودش لونه درست کرده بود...اون اواخر دیدیم وحشی شده..میرفتیم توی اتاق دنبالمون میکرد گاز میگرفت....یه روز که رفتم لونشو تمیز کنم دیدم ای دل غافل دخملیم تخم گذاشته...واسه همین گاز میگرفت....خیلی دوسش داشتیم...توی اتاقا واسه خودش پرواز میکرد....هی بابا گفت بذار پراشو قیچی کنم گفتم نه غصه میخوره...خلاصه آخر یه روز که به داداشم رفته بود بیرون از روی دستش پریدو رفت....
دیگه خودت بقیه اش رو بخون که چقدر گریه کردم....
آره بابایی خلاصه اینکه دخملتم مثل خودت عاشق حیووناس شدید...