Recent content by tarane

  1. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    یار ما طفل است و معشوقه نمیداند هنوز اشک عاشق را به جای شیر مادر میخورد
  2. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    تو نیومده گذشتی از کنار قلب خستم دل به باورم ندادی من به باورم شکستم
  3. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    تیرگیها را به دنبال چه میکاوم پس چرا در انتظارش باز بیدارم
  4. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    نمیدونم دلم دیوانه ی کیست کجا میگردد و در خانه ی کیست
  5. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه
  6. tarane

    مشاعرۀ سنّتی

    با دل دیوانه گفتم کیست همراهی کند غیر زنجیر جنون از کس صدایی بر نخواست «برهمن هندی»
  7. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    شيشه اي مي شکند ... يک نفر مي پرسد... چرا شيشه شکست؟ مادري مي گويد... شايد اين رفع بلاست يک نفر زمزمه کرد... باد سرد وحشي مثل يک کودک شيطان آمد، شيشه ي پنجره را زود شکست. کاش امشب که دلم مثل آن شيشه ي مغرور شکست، عابري خنده کنان مي آمد... تکه اي از آن را بر مي داشت... مرحمي بر دل تنگم مي شد...
  8. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    در شب یلدای بوسیدن کجا بودی؟ دلم تنگ نوازش های دست مهربانت بود و قلب خسته ام در جستجوی بودن آغوش گرمت، از سر شوق نگاه دلکش چشمان مستت به تپش افتاد و انجام شب یلدای این پائیز، نگاه سرد من بر قاب عکست بود و لبخند قشنگت را هزاران بار بوسیدم و در چشمان زیبایت نگه کردم و با عکس خموشت...
  9. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به روي دل نوشتم من, كه اين منزل فروشي نيست سرائي كه بيارامي لباسي كه بپوشي نيست به روي سينه بنوشتم كه مشكل مي پسندم من به اصرار و استدعا به كاري كه بكوشي نيست تو گفتي لا اقل يكبار گويم دوستت...
  10. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دهانت را می بویند مباداگفته باشی دوستت دارم! دلت را می بویند مبادا شعله ای در آن پنهان باشد! روزگار غریبی است نازنین عشق را باید در پستوی خانه پنهان کرد! آنانکه قصابانند بر گذرگاه ها با کوله و ساطوری خرنالود که خنده را بر لبها جراحی می کنند و ترانه را به دهان به اندیشه! خطر مکن روزگار غریبی است...
  11. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آسمون آرزومون پره از ابرای تیره لالایی واست بخونم تا شاید خوابت بگیره اگه از خواب نپریدی توی خواب خدا رو دیدی یه جوری بپرس ازش که دلامون چرا اسیره باز که چشماتو نبستی ببینم باز که نشستی می دونم یه جوری هستی که دلت از همه سیره اما بهتره بدونی طبق اصل مهربونی دل واسه عاشق نبودن راه نداره ناگزیر...
  12. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    چه شيرين امدي شوري به دل انداختي...رفتي نگاهي كردي و كار دلم را ساختي ... رفتي سوار اسب ناز از ره رسيدي ليك در يك دم سمن خويش را با دل بري ها تاختي...رفتي نشستي ساعتي چون شمع در جمع هوسبازان و ليكن زان ميان پروانه را نشناختي...رفتي نسوزد خرمن حسنت كه با دامن كشيدن ها نمي داني چه سوزي در دلم...
  13. tarane

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    فدای چشمهای تو که باز هم گرفته است دو چشم خسته ات مرا چگونه کم گرفته است فدای اشکهای تو که روی گونه میچکد به اشک من نگاه کن ببین چگونه میچکد به اشک من نگاه کن به اشک عاشقانه ام به چشم من نگاه کن که تازه چون جوانه ام تو گریه میکنی و من پر از گدازه میشوم و از نگاه خسته ات چو داغ تازه...
  14. tarane

    دلم خیلی گرفته ...

    این یه اپیدمیه:redface:
  15. tarane

    دلم خیلی گرفته ...

    شیما خانوم تازه میشی عین من :cry: :D
بالا