سلام
هستم
هستم
taniyel
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
من برم گچ دستم اذیتم میکنه
بک گراندتوووووووو
تو که فوق کامپیوتر داری بیا مشکلمو حل کن :(
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/45190-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF!/page1436?p=7023503&viewfull=1#post7023503
قربونت عامو
ابی هستمتازشم تو پروف خودتم جواب بدی هم من میخونم
سلااااام مهربووووونم
خوبی خوشگلم؟
خو کلیدش گم شده، تو کلید پروف ندیدی این طرفا؟
درسا خوب پیش میره؟
سلام مرسی شرمنده نبودم خوبی؟شکر خدا عالیه.0...
من خادمه در خانه ي شاه ولایم
جارو کش صحن و سرای مرتضایم
من آمدم اینجا نه از بهر عزیزی
من آمدم در خانه ي حیدر کنیزی
خدمتگزار کودکان مه جبینم
من مادر عباسم و اُمّ البنینم
در چشم خود بحری ز خون اشک دارم
من خاطری بد از فرات و مشک دارم
غم نیست گر عباس را در خون کشیدند
یا اینکه با شمشیر دستش را بریدند
چشمش اگر زخمی است این تاوان عشق است
در جنت فردوس او مهمان عشق است
گر جسم او در علقمه شد پاره پاره
شادم که زهرا کرده ماهم را نظاره
تنها غمم اینست او آبی نیاوُرد
با رفتنش امید را از خیمه ها برد
تا هست این دنیا و تا من زنده هستم
از مادر اصغر بسی شرمنده هستم
ما رسم دوستیمان مثل نان نیست که گرمش در سفره دل باشد و سردش سهم نمکی..... چه گرمای حضورت ، چه سرمای نبودت را دوست دارم....!
مرسی خوبم.
نه متاسفانه..لیسانسمم آی تی بوده.
چه کسی دیده لب آب، بسوزد جگری؟
روی دست پدری، جان بسپارد پسری؟
چه کسی دیده که لب تشنه ای از سوز عطش
آب در دست و ننوشد به هوای دگری؟
سلام ممنونم
عزادارهات قبول حق
سلام تینا جان
منم خیلی دوسش دارم
عزاداریهات قبول درگاه حق
سلام خوبی؟عزاداریهاتون قبول.
درسا خوب جلو میرن؟
.
.
.
و امروز در کربــــلاست که شمشیر شیطان از خــون شکست می خورد؛
از خون عاشـــق، خون شهیـــد!
.
.
.
:gol:•۩❖۩•...فریاد یا محمدا ...•۩❖۩•. ویژه نامه ماه محرم*شب و روز عاشورا:gol:
________________
:gol:پرسش های عاشــــــــورایی:gol:
بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را
بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را
دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح
بنالم از سر شب روضه‌های مادر را
پریده خواب رباب از خیال حرمله باز
گرفته است به چادر گلوی اصغر را
خدا کند که بمیرم در این شب و فردا
به روی نیزه نبینم سر برادر را
خدا کند که نبیند دو چشم مبهوتم
به زیر بوسه‌ی نیزه، تنی مطهّر را
خدا کند که نبینم به روی تشت طلا
جسارت نوک چوب و لبان پَرپَر را
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
خودت شروع کردی خوب، من که دوست نداشتم بحث کنم
هیئت شجاعت چی میخواد؟
وقتی میری هیئت عزاداری میکنی بعدش فرداش همون ادم قبلی هستی و بهتر نشدی،خجالت نمیکشی؟
من سعی میکنم هر روزم عاشورایی باشه
حسین وای حسین---
شب عاشوراست امشب کربلا غوغاست امشب---
امشب اگر فردا شود بی پسر لیلا شود
امشب اگر فردا شود رقیه بی بابا شود امشب اگر فردا شود این خیمه بی سقا شود
امشب اگر فردا شود آتش به خیمه ها شود
امشب اگرفردا شود به سرزنان زینب شود تن جمله بی‌سر می‌شود سر بر سنان بر می‌شود ---
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع ظهر فردا بدنش زير سم اسبان است
مكن اي صبح طلوع
خوشبحالت...
فعلا که جام نیستی ...
بد نیستم مرسی
خوب من هیئت محل خودمون نمیرم، یه جا دیگه میرفتم که امشب نشد
ولی در کل خوشم نمیاد
سلام، خوبی؟
چرا هیئت نرفتی؟
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...