سمانه جان شما خودت گفتی بیدار میشی کاری بمن نداری تازه مهمونی یه روز دو روز ده روز که مهمونی نمیشه تازه شما خودتون صاحب خونه اید بمن چیکار دارین
-
راست میگه محمدرضا ناسلامتی ما مهمونیما.......
تازه رژیم رو میخوای چیکار، ماه رمشون سحر بیدار شدن صفایی داره که رژیم نداره
کاش رو کاشتیم چیزی ازش در نیومد رضا ولیاره اگه میشد عالی بود
چیو حل کردی؟ سمانه که میگه بیخیال رژیم!
کاشکی میشد یه تور ایرانگردی راه بندازیم یه ده دوازده روزی بچرخیم با بچه ها!
در هر صورت من حرفی که زدم همینه فرصت بهترر از ماه رمضون گیرم نمیاد مشکلمو هم با سمانه خانوم حل کردم رضا برو یه فکری بحال خودت کن
باشه حالا که استاد رضا میخواد جواب ثریا خانو رو بده، پس محمدرضا رژیم رو بیخیال به مهمونات برس
من جوابشو میدم! اصلا روزه بدون سحری مکروهه! حالا افطاری نخوره اشکال نداره
حمید کوش پس! فکر کنم از الان داره زنگ میزنه به دوست و فامیلاش عید فطر فلنگو ببنده!
کوتاه بیا رضا، بعد میشینه باهامون میخوره ها، اون وقت کی جواب ثریا خانوم رو میده؟!
فیسبوک چیه بابا، زیاد خوشم نمیاد! گاهی اوقات سر میزنم ولی خیلی باب میلم نیس!
چی چی رو ما خودمون سحری بیدار میشیم؟ این باید میز غذارو بچینه دسر و مخلفاتشم آماده کنه بعدش با احترام ما رو بیدار کنه بخوریم دوباره بخوابیم!
فیسبوک!
مگه الان شما کجایید؟
رضا اومدی فیسبوک یا نه ؟
راست میگه رضا همینجا جواب بده
چشم اوستا
مفتی مفتی استادم شدیم! بچه ها از این به بعد به من میگید استاد! نبینم کسی بگه اوستا یا اوس رضا
اینجا؟!
باشه چشم، هرچی شما بگید استاد
بابا جون تو همین پروف خودت جواب بده مجبور نشیم بریم مشاهده گفتگوتو با همه بخونیم! استهلاک داره خب!
آره شیرازیا که اونقدر زیادن که همه ماه رمضونم اونجا باشیم به جایی بر نمیخوره!
من حاضرم قدمتون سر چشم 10 روز شمال اما من چون رژیم میخوام بگیرم فقط افطاری میخورم
خوبه تهران بچه ها زیادن، حمید خودتو آماده کن که یه بیس نفری خراب شیم سرت!
ده روز وسطشو چکار کنیم؟!
آخ جون ده روز آخر ماه رمضون راحت شدیم، بخور و بخواب خونه محمدرضا اینا!
راستی بگم شمالم همچین خنک نیستا، ما که آبپز شدیم تو اون هوا!!
رخش من مگه یابوئه که ببری جنگل آبش بدی؟!! رخش من فقط آبمعدنی میخوره!
درضمن من خیلی هم بامعرفتم، چکار کنم همسفرام راضی نمیشدن! تازه وقتمونم رو به اتمام بود دیگه، اگه نمیرسیدیم باید لب جوب میخوابیدیم!
خسته نباشی حمید!!!
قدمتون روی چشم، بذار ببینم ما قرار بود ده روز اول ماه رمضون کجا بریم...؟!!
یک ساعت یه چرتی زدم که نگو!
سلام سعید خوبی ؟ رضا رخشتو ببده من میبرم جنگل ابش میدم
سمانه جان شرمنده خبرا که خیرو خوشی همراه با گرما اما میای شمال بما سر بزن مثل این رضا بیمعرفت بازی در نیار
سعید مگه ماهی داره؟ منم ماهی میخوام، سیر نشدم هنوز! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...