sisi...
پسندها
4

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حالا ميفهمي كه ميگم اگر يك روز پيشت نباشم ميميرم ...............اميدوارم دركم كني
    اما از اون موقع كه تو اومدي ديگه اون چيزي كه عذابم ميداد رفته........ديگه از توي وجودم پاك شده

    دعا كن كه دوباره نياد سراغ من
    اون چي بود كه عذابم ميداد؟...................ميشه پيش خودم و خدا بمونه ......... دوست ندارم پيش كسي بگم

    يك مشكل شخصي
    زندگي واسم تلخ شده بود شايد يك سالي بود كه اينجوري بودم هيچ بهم مزه نميداد اصلا جايي بهم خوش نميگذشت هيچ چيز خوشحالم نميكرد ............... توي خونه بد اخلاق شده بودم ..............نميدونم چرا اينجوري شده بودم


    اما از اون وقت كه تو رو دارم ديگه اينجوري نشدم همه چيز برام زيبا شده همه چيز واسم دوست داشتني شده توي خونه مهربون تر شدم شب ها راحت ميخوابم .......................
    قبل از آشناي با تو اصلا نميتونستم بخوابم اصلا بعضي وقت ها اينقدر توي خودم ميرفتم كه ميخواستم ديوونه بشم .......... يك چيز توي زندگي عذابم ميداد عذاب حاضر بودم بميرم اما اون يك چيز نباشه
    همون طور كه ديشب گفتم از اون موقع كه تو اومدي دارم نفس راحت ميكشم زندگي برام يك معناي تازه پيدا كرده
    مهناز تو رو خدا يك كاري كن مامانت گوشيت رو نگيره
    ديگه به اون پسره بيشعور فكر نكن ................. بي خيالش شو
    علي(drali) هم يك بار بهم گفت كه خيلي احساسي هستم................. خوب دست خودم نيست
    عزيزم من دلم ميخواد تو بيشتر بهم توجه كني..............

    راستي تو از من انتقادي نداري؟
    پدر و مادرم؟ نه كوچيك تر كه بودم ميگفتن اما الان ديگه بهم نميگن شايد يك سال بود كه اين جمله رو نشنيده بودم كه تو اومدي و بهم گفتي الن تو هم سه روزه كه نگفتي

    پدر مادرت بهت ميگن؟
    فقط يك سوال داشتم شما چه مدت باهم رابطه داشتيد؟ چند وقت؟
    خوب حالا نميخواي بگي دوستم داري............ آخه تو تنها كسي هستي كه اين دوستت دارم رو بهم ميگه
    الان حالت چطوره؟ احساس ميكنم زياد حالت خوب نيست
    ناراحت نشدي كه ................ فقط دلم ميخواد بهم بيشتر بگي كه دوستم داري
    فقط انتقاد ميكنم ها ناراحت نشي ها

    چرا اينقدر كم به من ميگي دوستم داري........ هر وقت اين جمله رو به من ميگي دل گرم ميشم به زندگي اميدوار ميشم
    خوب ميدونم به من فكر ميكردي...........به چه چيزش فكر ميكردي

    مثلا من الان به اين فكر ميكردم كه پدر مادرت من رو ميپزيرن به عنوان دامادشون يا نه
    مهناز تو نميخواي بهم انرژي بدي واسه ي درس خوندن..................خودت حواست باشه ديگه هي اين انرژي رو بده
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا