S
پسندها
1,849

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اجیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

    من چی بگم؟؟؟:w05:
    اجیییییییییییییییییییییییی

    من عاشق این شکلکم ای جانم ...
    مرسی خوبم,شکر خدا

    شما خوب بودی بهتر شدی؟:دی

    من دیگه برم خوشحال شدم,بدرود:razz::D
    وای چرا برام مهم بود..
    اجی انشا بدترین درسی بود که من داشتم همیشه بابام برام انشا مینوشت:D
    باشه می بینم تورو:دی کچل که شدی:biggrin:

    پ نه پ بیا تو باشگاه با من بحث کن:دی بابا برو سر درس و مقشت دهههههههههه
    وای اجی انشا :razz:
    من از انشا متنفر بودم...
    راهنمایی رو دوست ندارم چون تکلیفم با خودم معلوم نبود نمیدونستم الان من بچه ام !!بزرگم!! کلا دوران سختی بود:surprised:
    نه بابا بحث نمی کنم:دی راحت باش:دی

    2 روز دیگه موهات شروع کرد به ریزش! پوستات چروک شد بت می گم شب نشینی یعنی چی؟:w02:
    اجی نگو من از جلو دبیرستانم رد میشم اشکم درمیاد چه دوران قشنگی بود حیف.. ولی راهنمایی رو اصلا دوست نداشتم:mad:
    خب پس مثل خودمی من نمیدونم چطور میشه خوابی یادم بمونه:D

    اره دیدم کلی حرف زده بودین:surprised:
    اگه تو استرالیا بودی شاید الان صب بود:surprised:

    نه بابا! چرت و پرته:دی من فقط از بعضی آهنگاش خوشم می آد!

    شما قرار بود در موزیک تجدید نظر بکنی! چطور شد؟:دی
    از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ
    گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
    به تو گفتم باورم کن میون اینهمه دیوار
    تو با خنده ای نوشتی همقفس خدا نگهدار
    بنویس مهلت موندن یه نفس بود
    سهم من از همه دنیا یه قفس بود
    بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم
    سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
    من که تو بن بست غربت زخمی از آوار پائیز
    فکر چشمای تو بودم با دلی از گریه لبریز
    شب عاشقونه من چه حروم شد
    مهلت با بودن با تو که تموم شد
    ندونستم باید از تو می گذشتم
    وقتی از قربت چشمات می نوشتم
    بنویس مهلت موندن یه نفس بود
    سهم من از همه دنیا یه قفس بود
    بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم
    سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
    از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ
    گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ
    به تو گفتم باورم کن میون اینهمه دیوار
    تو با خنده ای نوشتی همقفس خدا نگهدار
    بنویس مهلت موندن یه نفس بود
    سهم من از همه دنیا یه قفس بود
    بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم
    سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
    اجی جونم دوست دارم یادم نیست چه خوابایی دیدم رنگشو شک دارم:D
    الان رفتی بخوابی امیدوارم خوابای خوب ببینی:gol:
    ای جان اره دل ادما
    برو گلم برو سر مخشا که من دارم از عذاب وجدان میمیرم اجی تعطیلات تموم شد و من حتی یه کلمه درس نخوندم حتی یه کلمه حتی یه کلمه (تاکید زیاد رو میرسونه:D)
    یا حق...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا