shabnam...
پسندها
3,678

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دیشب تا 7؟؟؟.....خو بگو 7 صبح دیگه.........چرا میگی شب
    من 12:30 رفتم بخوابم .لی خوابم نبرد ......معلوم نبود کی خوابم برد.....2 بار هم از خواب پریدم کابوس دیدم:confused:
    ایشالله خدا قبول میکنه
    من نمیدونم چرا بیخواب شدم......همش یه ساعت رفته جلو....واسه من فکر کنم 6 ساعت رفته جلو
    عجب
    واسه همه در آن واحد غصه میخورم:confused: بابان که رفته رو مغزم
    نه داداشام نفرستادنش .نشونت دادن تو چرا خام شدی:D
    اخی.....آره واقعا جاش خالیه.........من موندم غصه کی را دیگه باید بخورم تو این دنیا شبنمی:confused:
    نه من اگه بودم معصوم تر بودم این شیطونی از چشاش میباره............چرا داداشای من واسه چی.........تو این بدبختو آزیون کردی..داداشای من چه کناهی کردن:D
    به قول بابات چه جلافتا:surprised:
    اول که داداشام یکی از یکی بهترن..........دوما تا دو دقیقه پیش این دختر معصوم اویزون بود چی شد الان داره تاب میخوره:D
    نمیدونم شبنمی........خلاصه بگم موهای من اینقده صاف هم نیست
    اصلا این من نیستم
    دیدی گفتم داداشام نمیزارن....عمدا یکی دیگه رو بهت نشون دادن:biggrin:
    چرا شبنمی تو عکس خودتو برام گذاشتی
    من اصلا موهام مشکی نیست......این دختر من نیستم
    آره دیدم همون عکسی که برام گذاشتی
    دیدم ایناهاش:D
    این کجاش آویزونیه
    شبنمی من انقده قدم بلنده که از جایی اویزون نمیشم:biggrin:
    من بچه بودم همش رو درخت بودم
    همون عمو سبنمی که اینگده قلدلی...قلدررررررررررررررررر
    چاکلیم عمویی
    هر 6 تا داداشم را خبر کنم زودی میان
    تازه دوتاشون که الان هستن :D
    نیگا میکنم خو ببینم چیکار میکنی
    فقط بگم داداشامم دارن نیگا میکنناااااااااااا:D
    باباتون یکی نیست
    بابای مرجی داداش رضای منه
    شبنمی تو مگه اجو مرجی نیستی؟؟؟:surprised:
    خو من عمه مرجی هستم عمه تو هم میشم دیگه:)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا