خخخخ.نه عسیسم.اما هرچی میگه من میگم جان؟؟؟بعد دوباره میگه.جوون مونده بزنم ب تخته.ظاهرش مث ظاهر بابامه اما سنش خیلی بیشتره از بابام.
-
امروز سومین جلسه بود.
اره مربی منم پیره.اما خب خاندان ما با همین یاد گرفتن.حتی بابابزگم ک الان فوق شده.فکرشو بکن الان داره ب من یاد میده.خخخخخخ
...
افرین باوووووشه
منم سلامتی عسیسم.امروز رفتم رانندگی ب اعصابم فشار وارد شد.
اخه بلد نبودم دور دوفرمانه برم.اصن نمیدونم چم شده بود امروز.از روز دوم بدتر رانندگی کردم.
اشکال نداره عزیزکم.خوبی؟چخبرا؟
زودتر به محدثه سر بزن مگه نمیبینی که تنهاس
...اررهه اینم حرفیه
سلام دخملم.شه عجب یکی ب ما سرزد تهنا بودم غصه خوردم.
اولشی؟؟کجا اولشی این همه برنامه نوشتی
اهان اره والا میگه تهرونیا خشن هستن کجا خشنم من سودی جان؟
نداشته باش ..
..پنبه چیه؟
خب هم دانشگاهیمه ها...نمیشه که هواشونداشته باشم
الی خالی نبند تو که میگفتی نمیشناسیش که...خوب نیست کمک کن به ویدا تو که کلاسم میری
شدیدا موافقم!
دختر تو چرا بااین خ سلطانی مشکل داری اخه؟ دوستمه ها
بیخودی چرا خالی میبندی من متلب از کجا بلدم؟...سلطانی اصلا هم بلا جون نیست
سودی عزیزم حق نمیدی به من، که با این دانشگاهم هر از گاهی نرسم بیام...؟
سودی شلوغش نکن...بچه جون آروم باش...خودم کمکت میکنم که راز این خردادیا رو بفهمی...ولی راز آبانیا همچنان باقیست
اصلا من کیک نخواستم...سلطانی کی هست حالا؟؟
...
سلطانی کیه؟؟
برو بخون منم برم ..شب شاید بیام
مرسی راحتم کردی سودی ...اخیش
وای نه هرکارمیکنم دوسش ندارم ..اصلا
اره واقعا خیلی ناجور بدم میاد
توچرا دلت شکست اخه عزیزم؟
نمیدونم اصلا به دلم نمیشینه خب..شادمهر جون که اخرشه ولی بینش پژوه نه
باشه .
باشه میبینم حالا دوتا صحنه فانتززی داره دیگه خفم کردین..
بله میسی ولی فک کنم یه روز روح خبیث سیا بیاد سراغم بس که گیر میدم بهش
من همیشه اماده ام واسه اذیت کردن سیا..خودت که میبینی .. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
