بهار ر بهار پرنده گفت یا گل گفت؟
خواب بودیم و هیچکی صدایی نشنفت
بهار بهار ...صدا همون صدا بود ، صدای شاخه ها و ریشه ها بود
وا بکنیم پنجره ها رو یا نه؟ تازه کنیم خاطره ها رو یا نه؟
بهار اومد لباس نو تنم کرد ،تازه تر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه ،عیدو آوورد از تو کوچه تو خونه
یادش بخیر بچه گیا چه خوب بود ،حیف که هنوز صب نشده غروب بود
آخ که چه زود قلک عیدیامون ،وقتی شکست باهاش شکست دلامون
بهار بهار پرنده گفت یا گل گفت
ما شنیدیم هر کسی خوابه نشنفت
عید شما مبارک .