خیلی وقته دیگه بارون نزده،
رنگ عشق به این خیابون نزده.
خیلی وقته ابری پرپر نشده
دل آسمون سبکتر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثه بغض توی سینه منه
ابر چشمام پر اشک ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که.............................................. .........
سیاوش قمیشی
روزای محرم آدم از خودش بی خود می شه....
واقعا که عشق و عاشقی چی کار می کنه...
حسین و یاراش و واقعا گربلا فقط یه چیزه
لحظه ای که ظرف و مظروف یکی می شه...
وقتی عاشق و معشوق یک می شن....
اینجوریه که حتی سیاوش قمیشی هم که گوش می دی میتونی درک کنی...
ایام محرم تسلیت باد
سلام
ممنون جواب دادین
به آی دی ت تو یاهو مسنجر آف گذاشتم
اونجا نوشتم آدرس رو
کی ها میای بالا؟
کجایی الان؟
تاسوعا و عاشورا کجایید؟
نمی تونم بنویسم دیگه....
هم چی انگار مسخ شده...
ذره ذره نابودت می کنن...
همش فکر...
همش خاطره..
اینجاس که دیگه باید کارگردانی و بازیگری رو همزمان انجام بدی تا به هت گیر ندن...
تا تو خودت همه چی رو بریزی...
مطمئنم حرفام بی سر و ته هستش...
مطمئنم که چیزی از حرفام فهمیده نمیشه...
چند وقته دارم فکر میکنم که اینقدر توی واژه ها خودم رو گیر انداختم و اینقدر دارم با ایهام و ابهام حرف می زنم که دیگه مقصود و معنای اصلی درک نمی شن و دارم به زوال محکوم می شم...
منتظر پیام هاتون هستم...
همیشه خیلی زود دیر میشه...
و ناراحتی از این جاست که با خودت می گی چرا اونوقت که می تونستی حرفت رو نزدی...
و تو میمونی و تنهایی و انتظار..انتظار...انتظار...و در آخرم...............................