عمر من
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پای
تا دشت یادها
هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دوردستها
پرواز کن
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
خووووووووو آشی منم 3روز خونش بودم دیگه
خداییش پسل نگو یه پارچه آقا ،گله به تمام عیاره
نییدونی که پذیرایی کرد ازم ،چه گلدشایی برد منو
الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فقط باس خاطر اینکه تو مبودی ؛یه چشم اشک بود ،یکی دیگه هم اشک بود بازم قلپ قلپ