اینجا زمین است.ساعت به وقت آدمیت خواب است.دل عجب موجود سخت جانی است هزار بار تنگ می شود ، میشکند ، میمیرد، میسوزد ولی باز هم میتپد برای دوست. آدم هایی را دوست دارم همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند. همانهایی که برای همه لبخند دارند . همانهایی که بوی ناب آدم می دهند و من باور دارم که تو از همانهایی. عیدت مبارک
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی
عجیب تر که چه آسان ندیدنت شده عادت
چه بیخیال نشستیم
نه کوشش نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی....
.