niliya
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اخرین شعر مرا قاب کن پشت نگاهت بگذار،تا که تنهاییت از دیدن ان جا بخورد،و بداند که دل من با توست،در همین یک قدمی.............
    دلبسته ی سکه های قلک بودیم،دنبال بهانه های کوچک بودیم،رویای بزرگتر شدن خوب نبود،ای کاش تمام عمر کودک بودیم.
    من از خدا خواستم به من توان و نیرو دهد

    و او سر راهم مشکلاتی قرار داد تا نیرومند شوم
    من از خدا خواستم به من عقل و خرد دهد
    و او پیش پایم مسائلی گذاشت تا آنها را حل کنم
    من از خدا خواستم به من عشق دهد
    او افراد زجر کشیده ای را نشانم داد تا به آنها محبت کنم
    من هیچ کدام از چیزهایی که از خدا خواستم را دریافت نکردم
    ولی به همه چیزهایی که نیاز داشتم رسیدم
    مگسی را کشتم
    نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است
    و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
    طفل معصوم به دور سر من میچرخید،
    به خیالش قندم
    یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!
    ای دو صد نور به قبرش بارد؛
    مگس خوبی بود...
    من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،
    مگسی را کشتم ...!
    زنده یاد حسین پناهی
    به خانه می رفت
    با کیف
    و با کلاهی که بر هوا بود
    چیزی دزدیدی ؟
    مادرش پرسید
    دعوا کردی باز؟
    پدرش گفت
    و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
    به
    دنبال آن چیز
    که در دل پنهان کرده بود
    تنها مادربزرگش دید
    گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
    و خندیده بود
    آنگاه که غرور کسی را له میکنی
    آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
    آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی
    آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری
    آنگاه که حتی گوشت را می بندی
    تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی
    آنگاه که خدا را می بینی و
    بنده خدا را نادیده می گیری
    می خواهم بدانم ؟؟؟
    دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
    تا برای خوشبختی خودت دعا کنی...؟
    بعضی ها از دور میدرخشند!

    نزدیک که میشوی

    یک تکه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند!!!

    که باید لگدی بهش زد

    تا از مسیر نور آفتاب دور شوند و چشمان دیگری را

    خیره نکنند و گول نزنند
    همديگر را دور ميزنيم تا زودتر به مقصد برسيم.غافل ازينكه زمين گرد است و باز به هم خواهيم رسيد...
    نـیمـکتِ بـا هـم بودنمـان تنـهاسـت . . . مـن دل نـشستـن نـدارم ، . . . تــو دلـیـل نـشستـن !...
    یمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمی شوند،پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است؟؟؟؟!!!!
    دخترکوچولو دنبال پدرش تا اونجایی که می تونه سریع قدم برمیداره اما بازم قدماش کم میارنو نمی رسه ، پدر برمیگرده نگاهش می کنه لبخند می زنه یک دو قدم برمیگرده عقب دستای کوچولوی دخترشو محکم می گیره توی دستش کنار هم مسیرو ادامه می دن... این روزا رابطه ی من و خدا اینطوریه ... خدا دستامو گرفته،محکم تر از همیشه ...میدونه که بیشتر از همیشه بهش احتیاج دارم ... با خودم فکر می کنم گاهی دلشکسته بودن بد نیست بدنیست به شرط اینگه حواست باشه که خدا حتما بر میگرده، نگاهت می کنه، لبخند می زنه، و محکم تر از همیشه دستاتو می گیره...
    نمیتوان بازگشت و آغاز خوبی داشت .. ولی میتوان تغییر مسیر داد و پایان خوبی داشت
    اگر روزی دلم گرفت
    یادم باشد خدا با من است
    یادم باشد که فرشته ها برایم دعا خواهند کرد
    که قاصدکی در راه است
    که فردا منتظرم می ماند
    ... که من راه رفتن میدانم و دویدن
    و جاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد
    اگر روزی دلم گرفت یادم باشد
    که خدا این جاست
    در همین نزدیکی ها
    خدایا
    هرکس به یادم هست به یادش باش اگر کنارم نیست ، کنارش باش
    اگر تنهاست پناهش باش و اگر غم دارد غمخوارش باش
    همیشه قیمتی ترین چیزها آنهایی نیستند که در دوردست ها دنبالشان میگردیم . گاهی همه هستی در کنار ماست ، کم سویی چشمهاست که ما را به بیراهه می اندازد . . .
    شادی
    پروانه ایست که هرچه تقلا کنی , نمیتوانی ان را شکار کنی
    باید ارام باشی تا روی شانه ات بنشیند
    شانه هایت پر از پروانه
    خدایا !
    آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم..
    و
    آن گونه بمیران که به وجد نیایدکسی از نبودنم
    برای آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد
    تو نبودی افسوس!


    شب میلاد تو ای یار مرا! مرا
    شب غمگینی بود
    خانه با یاد تو از گل لبریز
    همه جا پرتو لرزنده ی شمع
    دوستانت همه شاد!
    عاشقانت همه جمع!
    لیک در جمع عزیزان، تو نبودی افسوس.

    همه با یاد تو در طیف سرور
    خانه در گل مستور
    همه جا لعمه ی نور
    یاد شیرین تو در موج نشاط
    عکس زیبای تو در جام بلور
    لیک در جمع عزیزان، تو نبودی افسوس.

    همه با یاد تو خندان بودند
    و من خانه به طوفان داده!
    در میان همه گریان بودم.

    شمع، همراه دل من می سوخت
    و کسی آگه از این راز نبود
    چه کنم؟.بی تو، در شادی ها
    بر دلم باز نبود.

    شمع هم گریان بود
    لیکن ای معنی عشق!
    اشک دلداده، کجا؟
    گریه ی شمع، کجا؟
    من کجا با دل تنگ
    شادی جمع، کجا؟.

    چه شب تلخی بود
    شب تنهایی من!
    من که در بستر غم ها بودم
    من که از اشک غریبانه چو دریا بودم
    تو ندانی که چه تنها بودم!.

    کاش، می دانستی
    شب میلاد عزیزت ای یار!
    من به اندازه ی چشم همه ی مردم شهر
    گریه کردم در خویش.
    گریه ام بدرقه ی راهت باد
    شب میلاد تو من بودم و اشک
    من که از اشک غریبانه چو دریا بودم
    آه، ای معنی عشق!
    تو ندانی که چه تنها بودم.
    وقتی از کسی که دوستش داری هیچ خبری نیست خوشحال باش، چون حتما حالش خوبه و همه چیز رو به راهه که از یادش رفتی.!!
    خداحافظ و خیالت جمع پشت سرت نمیگم که اون به من خیانت کرد
    به همه میگم من واسه اون کم گذاشتم نمیگم منو با یه کوه غم گذاشت رفت
    چرا ؟
    چون که نمیخوام تورو خرابت کنم / تو کاری نکردی که من نخوام جلالت کنم
    فقط گفتی از چی دروغه سیری / ولی دروغه که میمونی حقیقت اینه که میری
    ...اره برو و همونجایی که میری بمون دوست دارمی و که به من میگفتیو میگی تو به اون
    از همون اولم شاید تو حق داشتی / منو تو از روزه اول با هم فرق داشتیم
    این که هیچ کس نباشد ...
    این که همیشه تنها باشی ...
    سخت است .
    اما
    فراموش کردن بودن
    ...یک دوست
    یک بهانه
    یک امید
    ...

    گاهی انقدر سخت میشود
    که ارزو میکنی
    کاش تا ابد با تنهایی خود تنها میماندی
    بزرگترین حماقت انسان در زندگی, لبخند زدن به کسیه که ارزش لگدم نداره
    خبر از من داري؟
    خبر از دل تنگيهاي من چطور؟
    و آن پروانه هاي شادي كه در نگاهم بودند
    خبرش رسيده كه مرده اند؟
    ...هيچ سراغ دلم را ميگيري؟
    ...كسي گفته كه ناي عاشقي ندارد؟
    كسي خبر داده كه آب رفته ام از خستگي؟
    مچاله ام از دلتنگي؟
    میان ما هیچ قاصدکی در پرواز نیست
    وجدان تو راحت
    خبرهاي من به تو نميرسن
    همین که میبینم شادی
    همینکه آسمانِ دلت آبیست
    کافیست
    ...
    ...مراقبِ چشمانِ مهربانت باش
    قرنها خاطره دارم با ناگفته هایش
    هوایِ دلم همیشه هوایِ بودنت میماند
    با خاطره ها زندگی کردن هم عالمی دارد
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا