mr1991
پسندها
229

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • عزیز چرت ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو پرت تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت نگو عزیز
    بلبل زبون شدی:

    بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود * * * این همه قول و غزل تعبیه در منقارش


    کارت سوخت دهه شصت!
    http://www.www.iran-eng.ir/showthread.ph...81#post2127681
    از 3 پست پایین تر همش رو هم بخون
    گفت : این مرد از بام بلندبر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام .
    قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است.حکم عادلانه ایناست که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی! و جوانک را نیز که صلاح درگذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد !
    چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت :
    قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حالی می توان آن زن را به حلال در فراش ( عقد ازدواج ) این مرد کرد تا کودک از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش!
    مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید .
    قاضی آواز داد : هی ! بایست که اکنون نوبت توست!
    صاحب خر هم چنان که می دوید :
    مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کره گی دُم نبوده است
    جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در جای بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست!
    مَرد، هم چنان گریزان، در سرپیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند.
    پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست !
    مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ” دخیلم! “. قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را درجانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند .
    نخست از یهودی پرسید .
    گفت : این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم.
    قاضی گفت : دَیتِ مسلمان بریهودی نیمه بیش نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشمبرکند !
    و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد !
    جوانِ پدر مرده را پیش خواند.
    :w15::w15:این رو برات میگم چون کار ما به درازا کشیده و اصرار و انکار: خر ما از كرگي دم نداشت
    مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده .
    مساعدت را ( برای کمک کردن ) دست در دُم خر زده قُوَت کرد ( زور زد ) . دُم از جای کنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”
    مرد به قصد فرار به کوچه ای دوید، بن بست یافت. خود را به خانه ایی درافکند. زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی میشست و بار حمل داشت ( حامله بود ). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت ( سِقط کرد ). خانه خدا ( صاحبِ خانه ) نیز با صاحب خر هم آواز شد.
    مردِ گریزان بربام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.
    تاحالا کارتون وروجک و آقای نجار رو دیدی( vorujak or vooroojak)


    [IMG]
    اینم میزارم سرفرصت رنگش کن (قشنگ رنگ کنی) بعد برش گردون بهت جایزه بدم
    [IMG]
    آخ
    خیلی خیلی عذر می خوام.واقعا شرمندم.
    آخه اول اسمتون mr گداشتین.فکر کردم پسرین.واقعا از این سوء تفاهمی که پیش اومد معذرت می خوام.
    سلام غرض عرض مزاحمت بود که به حمدا... حاصل شد
    خوبی دوست من؟ چن تا عکس واست گذاشتم بی ربط نیست
    خوب اگه بگی که چی فهمیدی و من از کجا فهمیدم که بعضی هاش درسته و بعضی اشتباه خوبه.
    کدومش اشتباهه به نظرم اشتباه نکردم. می تونم ثابت کنم.
    اگه نیستی مشخصاتی که دادم از رشته شهر و اسم و فامیل بگو اشتباهه
    میگم دوستم، من حرفم آقا گفتن یا آغا گفتن نیست
    اونایی که استحقاق بعضی چیزها رو دارن(مثل همین مورد بالا) حرف من نیستن
    اما به بچه ها چیزی نگیم بهتره
    این نظر منه،
    که مثلا بهشون نگیم "جیره خور" و ...
    این به نفعمون نیست به نظر من
    تندترشون می کنه که آرومترشون نمی کنه :دی

    موفق باشیم
    خيلي تندي آقاي 1991
    منو ياد قديماي خودم ميندازي كه اسم ع.خ رو فقط مي نوشتم آغا .........
    نه پستهایی که تو صفحه شخصیت گذاشتم رو میگم.
    :que:این جریان قطره ها چیه؟
    همش قطره قطره می گی:que:
    :que:این جریان قطره ها چیه؟
    همش قطره قطره می گی:que:
    چندتا پستم رو اصلاح کردم حاوی مسایل شخصی و امنیتی بود.:cool::cool::gol:
    از دیشب خیلی پستها رو اصلاح کردم.
    آدم باید عواقب کارش رو درنظر بگیره.
    درضمن به فکر شما هم بودم.
    درضمن ازامکاناتی که سایت دراختیارمون میزاره باید کمال استفاده رو ببریم. نبریم اون دنیا مدیون میشیم.:cool:;):gol:
    ناراحت نشو
    غم وغصه جنبش سبز رو میگم اونایی که کشته شدن و کتک خوردن.
    دلبندم:cool::gol:
    بهت میگه بلبل ------- اما تو شدی فلفل -------بپا یهو نشی پن چل------ اونوقت بهت میگن خل چل
    :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    :gol::gol::gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا