بهله! جای این کارا برو بگرد کار پیدا کن!
-
سلام شوهر عمه جون چطوری ؟
از عمم چه خبر خخخخخخخ
ریاضی فرداست.امروز هرچی تو سرخودمون زدیم که استاد کنسل کن بذارش واسه بعد عاشورا راضی نشد.
ولی تصمیم گرفتیم که فردا نریم.دیگه هیچی نیست که ازش امتحان بگیره.ولی چندتاازبچه ها ساز مخالف زدن که خودمون فردا کارشونو میسازیم:-D
ننه غرغرو
خو معتادی دیگه
کی مجبورت کرده؟
خوفی محسنی؟منم اومدم
خو نخواب، برو یه لیوان آب بخور، یه کم راه برو
دوباره بیا بشین اینجا! معتاد
اوهوم، خو برو بخواب دیگه
سلام چطوررررررری؟
خو تو الان توهم زدی، حالت خوش نی! واسه همین اینجوری شدی
ترسو ترسو ترسو
نه بابا خطر نداره که! برو جلو! نترس
چه خطری خو؟
از خودش بپرس
کچل من برم.شبت بخیر
خو نمیگه دیگه! آره خو ملو گفت
امکان نداره آرام همچین حرفی بزنه! چرا چاخان میکنی؟
نمیگی نگران آبجیم میشم اینجوری؟
تو مطمئنی خودش گفت؟
اون موقع
هوم؟ کی یا کی؟
نوچ، جیغ بنفش کشید، گفت نرم اونجا شولوخ کنم :دی
باوشه خو، سعی میکنم
نوچ
نا باو.اورجینال بود.امشب این شکلی شده
هیچی دیگه، کاری نمیشه کرد
باید تحملت کنیم همینجوری
نه باو بچه ها صبر کنید من و سمیه هم میخوایم تاپیک بزنیم واسش
نه خو نشسته اشکال نداره که! احتمالا با پوست خوردی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
