Mohandes*
پسندها
566

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟
    مهمان با مهربانی جواب داد:بله.
    دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
    دربین اونا
    یک عروسک باربی هم بود.
    مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
    ...
    و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.
    اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
    دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
    نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.
    مهمان با کنجکاوی
    پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!
    دخترک جواب داد:
    آخه اگه منم دوستش نداشته
    باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،
    اونوقت دلش میشکنه
    اهوم

    سعی می کنم
    تنهایی ام را وسعت دهم تا انجا که نمی دانم کجاست
    تا بالاترین نقطه ی دنیا
    تا قلب ان کودک تنها
    تا تنها نباشد
    و هم بازی رویا هایش باشم
    تا دیو سیاه را از خوابش دور کنم
    تا هنگامبی که قد کشید و جوانی شد محکم و با صلابت و زیبا
    بداند زندگی یعنی بودن در قالب خود
    دل بستن به یک نور
    نه خویش نه غیر
    تا راحت داشته هایش را نبازد
    تا بداند امده است زندگی کند نه انکه در بند کسی یا چیزی باشد
    کودک معصوم کودک نمکین
    اسوده بخواب
    فردای تو زیباست
    خدا با توست:smile:
    منم سلامتي .چه خبر از عموم دختر عمو؟
    اينجا اذان گفتن من باس برم.بوووووس.فعلا:gol:

    در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت

    در حالیکه گویی ایستاده بودم!

    چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد

    در حالیکه قصه کودکانه ای بیش نبود!

    دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نخواهد نمی شود!

    به همین سادگی...
    when in Rome , do as Romans

    بهش اعتقادی ندارم ... آدم باید خودش باشه حتی اگه قراره تک باشه
    سلام.سلامتي.تابستان خود را ب خوشي ميگذرانم.
    شما چطور ميگذره دختر عمو؟ خوش و خندان هستي ايشالا؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا