همراه موج
نگاهم را به دریا می دهم من به امواج فریبا می زنم تن
ببین امواج دریا بی قرارند چنان ایینه های روزگارند
شدم در آبها من غرق رویا که نسبت دارد هر آبی به دریا
دل دریا پر از غم بود ،ديدم در آنجا كينه ها كم ديدم
گمانم غصه و غم راز درياست شكوه موج ها پرواز درياست
شدم در ساحل دريا روانه ندارد دل به جز دريا نشانه