معلم موضوع انشا را روي تابلو نوشت: علم بهتر است يا ثروت
فرداي ان روز پسرك را صدا زد و گفت: زود باش انشاتو بخون
پسرك گفت: اقا ما ننوشتيم!
و معلم اونو به گوشه ي كلاس برد..و براي تنبيه گفتو دستاتو با يه پاهات بالا ببر و تا اخر ساعت همينجا بمون...!!!!
پسرك درحالي كه گوشه ي كلاس در حالت تنبيه بسر ميبرد اشك درچشمانش حلقه زد و اهسته گفت:
اگه پول داشتم ...باهاش يه دفتر ميخريدم و انشامو مينوشتم...پس ثروت بهتر است!
فرداي ان روز پسرك را صدا زد و گفت: زود باش انشاتو بخون
پسرك گفت: اقا ما ننوشتيم!
و معلم اونو به گوشه ي كلاس برد..و براي تنبيه گفتو دستاتو با يه پاهات بالا ببر و تا اخر ساعت همينجا بمون...!!!!
پسرك درحالي كه گوشه ي كلاس در حالت تنبيه بسر ميبرد اشك درچشمانش حلقه زد و اهسته گفت:
اگه پول داشتم ...باهاش يه دفتر ميخريدم و انشامو مينوشتم...پس ثروت بهتر است!