زنده باسی عسیسم بوووووووووووووووس
-
خوب خداروشکرر ایشالله که همیشه خوب باشی همیشششششهههههههه
الان خوبی؟
منسی عسخم
بووووووووووووووووووس
خدارو شکر مامانیم خوبه
منم دعا میکردی خوب
من امروز رفتم همه رو دعا کردم
هان همون من دخمل تونم دینه وای من که سوالس نمیسم میتلسم همس تقشیل حسامه بلیط میگیره بزور من سوال میتونه
برو عامو ....دیدی چه بارون خوچکلی بارید نرفتی زیرش دعا کنی؟
سلااااااااااااااااام مامانی جونم. خوبم
شما خوبید؟ خوشی؟
توووو؟؟یعنی خودت؟
سلا عزیزم خوبی؟؟من مشکوکم یا تو
هان اخه سلا بدجنسا منم میخوام خب
مامان همونیکه مسل زندان میله داه میره بالا مثل عقربه ساعته من نمیدونم که ولی من خودمم عاشق هیجانم و از این مدل باسیا البته از این ساعته خیلی میتلسم تاحالا دوبار بیستر سوار نسدم اونم با حسام تازه چشامم میبندم..دی
هان گردباد دینه سی منم میخوام مامان....دی
خوب خدالو سکلللللللللللللل
خدانوسکل مامانی اساله که همیسه بهت خوس بگذله امینننننننننننننننننننن
الهی فدای تو بسم من بهنه بهنه
نه دینه باید باسم داادسم بیاد اخه دلم تنگ سده بعدسم مامان مینام بعد کلی روز دیدم
دوش نمیدالم بلم الان
مامان دلسارو سیتال میتونی من ترم اخر کلی کار دارم بیساله نسم خیلیه
ای بابا اسمال نداله میگذله ممان من این فایلی که داهی ارش فرستادم گوس کلدم بغضم گلفت گرهه کلدم الان خوابم گرفته من همسه بعد گرهه خوابم میگیله .دی داستانی سده ها
ای بابا دینه کی اذهتت کلده هان بنو خودم بلم نافودس ونم .وای داادسم که نیست تنها میتلسم خدا داادسم زود بفلست بیهاد دینه دلم بلاس تنگ سده خب
اشکال نداله مامان سخت نگیر میگذله فدات سم
منم خونه ام بعدازظهر باید برم مراسم هفتم یعنی ساعت 7.5 باید برم سالن اجتاعات پرورشگاه مِدهی
دیسفم خونه ابسیم بودم همکاراش دعوت کلده بود اما دیروس تنها خونه بودم اشلا خاال و حوشله نداستم مامان
داداسسجادم گفت سلا اخه مامانی تقشیل من که نبود بودایا؟
اینسام احتمالا میخاد بالون بیاد
آفلین مامانی جونم
سه خبلا سه میتونی
ماامن باید کپیش کنی بزاری تو نوار ادرس یه فایل صوتیه خیلی خوبه
عنایت عجیب حضرت زهرا به جوان گناهکار
dlnew.ir/asr-entezar.ir/sokhanrani/w12.mp3
منم دعا کنین
سهنام به لوی ماهت منسی امانی اله خیلی خوفم خدالو سکل
منم همینطول
خودت سطولی عسخمسلاااام عشخم خوبي؟؟؟؟؟
کوتاه ترین راههای نقشه زندگی
راهنمای ساده برای پاکسازی عمیق ذهن
آدمای خوب
نه تو می مانی و نه اندوه؛
و نه هیچ یک از مردم این آبادی؛
به حباب نگران لب یک رود قسم؛
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت؛
غصه هم می گذرد؛
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند؛
لحظه ها عریانند؛
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز ...
عشق ورزيدن را فراموش نكنيد
مادرم پيامبري بود با زنبيلي پر از معجزه ......
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...