دغدغه فکری دخترا:
چهار،پنج تا عروسی پیش رومه
چهار،پنج دست لباس کمتر حرومه
ساناز روز تولد بنز میدن بش
به ما میدن یه لبتاب بی ارزش
"عروسک جونِ" من خوابش نبرده
لالایی هم بلد نیستم یه خرده
جوش زده صورتم که بود مثل ماه
دیگه نمی تونم برم دانشگاه
نگار دستبند خریده من ندارم
خدایا من چه بدبخت و...
روحش شاد و یادش گرامی باد
درسته که یه کم قدیمی شده ولی حیفم اومد که راجع بهش چیزی نگم . خدایی هر چیزی واسه اولین بار یه سختی هایی داره و به نظر من همینکه تونستیم اولین قدم رو در این زمینه برداریم ، جای خوشحالی داره . اینکه ماهواره امید رو با ایستگاه فضایی مقایسه کنیم و فقط بخندیم کار درستی نیست...