اوهون رفتم که آجیل ندم به کسی ولی خودم همه آجیلارو خوردم چاق شدم برگشتم
باز باید ورزش کنمنیدونی که چقد خوردم من!!!
تازه برگشتن از اهواز از هفت تنگ باشه فک کنم اون حوالی استانتون یه عالمه عکس قشنگ گرفتم(از تو قطار)
خیلی حال داد
چه طبیعتی چه کوه هایی چه سرسبز و قشنگ و استوار به به
خلاصه انقد کیف نمودم که نگو و نپرس
الهی با خاطری خسته از اغیار و به فضل تو امیدوار ، دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام، بدهی کریمی ندهی حکیمی، بخوانی شاکرم برانی صابرم الهی احوالم چنان است که میدانی و اعمالم چنین است که میبینی.
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز ، یا ارحم الراحمین بهترینها را در این روزهای پایانی سال برای دوستانم که از بهترینها هستد مقدر فرما...