پس ایندفه من اومدم تهران ی نهار خونتون دعوتم باوشه
-
عمه؟من برادر زادتم؟
ینی پیاده بریم باوشه
آره عالی بود ولی حیف که یخورده چربیش بالا بود
فداتچم دارم با عطا صوبت میکنم.
چرا ماشین سواری که خوبه یه دور باهم میزنیم یه بستنیم میخوریم
دیزی عالی بود
من از چربی زیاد خوشم نمیاد خخخخخخخخخ
خخخخخخخ خیلیم عالی
باشه منتظر دست پخت مامان شمام هستیم
من گفتم شام سبکی بخوریم ولی مثه این که تو تو کار سبک نیستی خخخخخخخخخخخ
آره خیلیم با روح و روانم بازی کردی خخخخخخخخ
نه مچکرم همه چیز کامله خخخخخخخ
نامرد اینقد غذاهای خوشمزه نذار دهنم آب افتاد
آخ آخ هوس کوبیده کردم فردا نهار میرم رستوران
گفتم هستم ولی برای آخرین بار
سارا اصن میخوای تو بیا بشین من که عادت دارم خودم میرم واسه دوتایمون یه چیزی سرهم میکنم
ممنون گلم
پس این شام چی شد روده بزرگه داره به روده کوچیکه چش غره میره هاااااااا
اوهوم.ولی قبول کن که خیلی سخته سارا
سارا ی شام درست کن دیگه.هر چی فرقی نمیکنه دختر.
اصن هر چی خودت دوست داری همونو درست کن بخوریم خخخخخخخخخ
ولی به اون خدایی که ناظر همه اعمالمه.این آخرین دفه س که اعتماد میکنم
زمان میبره.ولی همه سعیمو میکنم
شام هرچی درست کنی ما میخوریم
باشه دیگه نمیگم قول میدم
سارا اصلا بیا برو شام درست کن.
شما دخترا رو ی لحظه بیکار بزارن هزارتا فکروخیال میکنین
سارا من که گفتم دارم بهتون اعتماد میکنم
ینی چی نیای
منکه آتو دست تو نمیدم برو از فسقلی بپرس
به همتون که نه.فقط دوستایی که تو لیستم هستن.
از محدثه بپرس اون در جریانه.خوب بلده منو چجوری عصبی کنه نفله
نه فقط خواستم برای بار آخر به این جماعت دروغگو اعتماد کنم.امیدوارم پشیمونم نکنن
چکیدش ینی اینکه حرف آخرو من میزنم
گفتم بیا بزن تا من نزدمت
خانوم دیش مخابراتی رو اعصاب من راه نرو فهمیدی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...