اتفاقا حمید یه چیز جالب.. قبل اینکه بفهمم پدافند هوایی افتادم چند شب پیش خواب دیده بودم که در یخچال باز کردم دیدم یک دکمه اون وسط هست.. یخچالم رو تراس بود.. رو تراس خونه ی قدیمیمون که خیلی تراس بزرگی بود.. صبح زودم بود.. بعد در همین حال یه هواپیما مسافربری که بیشتر شبیه موشک بود در واقع یک استوانه ی بزرگ قرمز رنگ بود که نوکش تیز بود داشت تو آسمون میرفت بالا.. خیلی هم نزدیک به نظر میرسید.. من اون دکمه رو زدم.. میدونستم یه ربطی به اون هواپیما داره.. زدم هواپیماهه زاویش بیشتر شد .. همنطور که داشت اوج میگرفت میرفت بالا و دور میشد دوباره اون دکمه رو زدم تا به حالت اولش برگرده.. اما یه دفعه دیدم داره دور خودش میچرخه و سقوط میکنه.. از اینجاش خیلی ترسناک شده بود.. واقعا می ترسیدما :دی بعد همونطور که داشت میچرخید دور خودش رفتم مامانمو بیدار کردم که بیاد ببینه.. میترسیدیم رو سر ما بیفته اما همونطور میچرخید تا اینکه بالاخره سقوط کرد و افتاد.. رفتم از بالا تماشا کردم دیدم افتاده رو یه زمین ورزشی که آدما داشتن اونجا بازی میکردن..