کجایی هم نشین لحظه های داغ و تبدارم ؟ ببین رفتی ومن با ابرها تا گریه می بارم تصور کردنت تنها امیدم هست می دانی ؟ اگر شاعر شوی، می بینی ام با ماه بیدارم
قربونت مريم.
از صبح درس ميخوندم.ديگه سرم سنگين شده بود گفتم بيام اينورا يه سر.
خداروشكرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر كه خوبيييييييييييييييي.