گيرم که باخته ام !!!
اما کسي جرات ندارد به من دست بزند يا از صفحه بازي
بيرونم بيندازد، شوخي نيست من شاه شطرنجم !!!
تخريب مي کنم آنچه را که نمي توانم باب ميلم بسازم...
آرزو طلب نميكنم، آرزو ميسازم...
لزومي ندارد من هماني باشم که تو فکر مي کني ، من هماني ام که حتي فکرش
را هم نمي تواني بکني ...
زانو نمي زنم، حتي اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد ! زانو نمي
زنم، حتي اگر تمام مردم دنيا روي زانوهايشان راه بروند ! ''من زانو نمیزنم...''
گيرم که باخته ام !!!
اما کسي جرات ندارد به من دست بزند يا از صفحه بازي
بيرونم بيندازد، شوخي نيست من شاه شطرنجم !!!
تخريب مي کنم آنچه را که نمي توانم باب ميلم بسازم...
آرزو طلب نميكنم، آرزو ميسازم...
لزومي ندارد من هماني باشم که تو فکر مي کني ، من هماني ام که حتي فکرش
را هم نمي تواني بکني ...
زانو نمي زنم، حتي اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد ! زانو نمي
زنم، حتي اگر تمام مردم دنيا روي زانوهايشان راه بروند ! ''من زانو نمیزنم...''
زن که باشی ،
عاقبت یک جایـی ، یک وقتـی
به قول شازده کوچولو
دلت اهلیــهِ یک نفـر می شود ...
و دلت ، برای نوازش هایش تنـگ می شود ؛
حتی برای نوازش نـکردنش !
تــو می مانی و دلتنگـی ها ،
تــو می مانـی و قلبـی که لحظه های دیــدار تنـد تـر می تپد
سراسیمه می شوی ، بی دست و پـا می شوی ،
دلتنگ می شوی ، دلواپس می شوی ، دلبسته می شوی ؛
و می فهمی ،
نمی شود "زن" بود
و عاشق نبود ...