Recent content by manasaki

  1. manasaki

    بغضم گرفته وقتشه ببارم چه بی هوا هوای گریه دارم باز کاغذام باتو خط خطی شد خدا این حس وحالو...

    بغضم گرفته وقتشه ببارم چه بی هوا هوای گریه دارم باز کاغذام باتو خط خطی شد خدا این حس وحالو دوست ندارم باز دور پنجره قفس کشیدم دوباره عطرتو نفس کشیدم روحش شاد و یادش گرامی
  2. manasaki

    بغضم گرفته وقتشه ببارم چه بی هوا هوای گریه دارم باز کاغذام باتو خط خطی شد خدا این حس وحالو...

    بغضم گرفته وقتشه ببارم چه بی هوا هوای گریه دارم باز کاغذام باتو خط خطی شد خدا این حس وحالو دوست ندارم باز دور پنجره قفس کشیدم دوباره عطرتو نفس کشیدم روحش شاد و یادش گرامی
  3. manasaki

    ای که دنیایش تو هستی قلب پرمهرم شکستی آمدی جایم گرفتی درکنار او نشستی کاش من جایه تو بودم قصه...

    ای که دنیایش تو هستی قلب پرمهرم شکستی آمدی جایم گرفتی درکنار او نشستی کاش من جایه تو بودم قصه میگوید برایت ازامیدو آرزوها مینشیند روبرویت بانگاهی پرتمنا کاش من جایه تو بودم
  4. manasaki

    بیاین تشکیل گروه بدیم و پی ال سی رو به کمک هم و همزمان با هم یاد بیگیریم امروز نوزده فروردین 92

    سلام من دوره لوگو گذروندم ولی نیاز ب یه کتاب دارم که مثال های زیادی از برنامه ها باشه تا بشه تمرین کرد اگه کتابی میشناسید ممنون میشم معرفی کنید
  5. manasaki

    تا حدود زیادی قبولش دارم...

    ممنونم عزیزم از دفاعتون میتونسم خودم جوابشو بدم ولی ذهنشون خیلی کوچیکه و خیلی چیزارو راجب وضعیت خانما نمیدونن شایدم واسشون مهم نیست که چی داره میشه بخاطر همین نخواسم واسشون کامنت بزارم گفتم هرکسی باندازه درکش از زندگی حرف میزنه واسه من نظر ایشون اصلا مهم نیست چون تو این مملکت قضاوت راجب همه...
  6. manasaki

    و نترسیم از مرگ مرگ پایان کبوتر نیست مرگ وارونه یک زنجره نیست مرگ در ذهن اقاقی جاریست مرگ در آب...

    و نترسیم از مرگ مرگ پایان کبوتر نیست مرگ وارونه یک زنجره نیست مرگ در ذهن اقاقی جاریست مرگ در آب وهوای خوش اندیشه نشیمن دارد مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید مرگ باخوشه انگور می آید به دهان مرگ در حنجره سرخ - گلو میخواند مرگ مسوول قشنگی پر شاپرک است مرگ گاهی ریحان میچیند مرگ گاهی ودکا می...
  7. manasaki

    تا حدود زیادی قبولش دارم...

    نظرمن اینه و ب کسی تحمیل نمیکنم ولی نیازی نیست خانمها نسلشونو از بین ببرن خودشون نسل خودشونو ازبین میبرن من ب تساوی زن ومرد اعتقاد دارم ولی وقتی خانمها ب تساوی راضین ولی اقایون قبول ندارن و مرد وجنس برتر میدونن این ظلمه ومن از این شکایت میکنم
  8. manasaki

    تا حدود زیادی قبولش دارم...

    حرفی ندارم در جواب شما بگم هرکسی باندازه سختی و مشکلاتی ک تو زندگی کشیده از آگاهی برخوردار میشه لزومی نداره وقتی زن نیستید راجب همه تاپیک ها کامنت بزارید من اگه وقتی حقم پایمال میشه خطرناک میشم مردا در همه حال خطرناک هستن
  9. manasaki

    مجرد بودن به چه قیمتی؟؟ _ بالا رفتن سن ازدواج و مشکلات فرارو _ --- بحث آزاد ---

    بنظرمن ازدواج الان اشتباه محضه وقتی هدفشون از ازدواج خانما فقط تولید مثل و اصلا مهم نیست که تفاهم هست یا نه امکانات اولیه یه زندگی هست یانه این وسط فقط خانما ضربه میخورن اقایون که با صیغه و خانمم تمکین نمیکنه نیازاشونو حل کردن خانمان که دارن نابود میشن مردم مردای قدیم الان دیگه مردی نیست واسه...
  10. manasaki

    لحظه هارا دریاب چشم فردا کور است نه چراغیست در آن پایان هرچه از دور نمایان است شاید آن نقطه...

    لحظه هارا دریاب چشم فردا کور است نه چراغیست در آن پایان هرچه از دور نمایان است شاید آن نقطه نورانی چشم گرگان بیابانست
  11. manasaki

    تا حدود زیادی قبولش دارم...

    انقدر تو این مملکت ب مردا بها داده شده که نیازی نیست کسی ازشون دفاع کنه هروقت واقعا تساوی زن ومرد تو ایران رعایت شد اونوقت انجمن حمایت از آقایون مظلومم برپامیکنیم خانما بجای دفاع از حقوق آقایون برن حقوق ازدست رفتشونو پس بگیرن
  12. manasaki

    >>> واقعا ادم چقد بی وجود.. بیایین عکسو ببینین؟./.... . سیاه نمایی یا فریب یا واقعیت؟؟

    حق با بچهاست وقتی 35ساله خودمون پرچم همه کشورارو میسوزونیم نباید توقع بیجا داشته باشیم کشورای دیگه اینکارو نکنن فقط دلم ازاین میسوزه عربایی که انقدردولت ما بهشون بها میده اینکارو میکنن عربایی که دینشونو به ما تحمیل کردن تو 8سال جنگ ب کشورمون تجاوز کردن این دردآور ولی در حالت کلی ن پرچم ن این خاک...
  13. manasaki

    همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق پناهی گردد پروازی نه گریزگاهی گردد آی عشق آی عشق چهره آبی...

    همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق پناهی گردد پروازی نه گریزگاهی گردد آی عشق آی عشق چهره آبی ات پیدا نیست.
  14. manasaki

    مادربزرگ گم کرده ام در هیاهوی شهر آن نظربند سبز را که درکودکی بسته بودی ب بازوی من در اولین...

    مادربزرگ گم کرده ام در هیاهوی شهر آن نظربند سبز را که درکودکی بسته بودی ب بازوی من در اولین حمله ناگهانی تاتارعشق حمزه دلم بر ایوان سنگ وسنگ شکست دستم ب دست دوست ماند پایم ب پای راه رفت من چشم خورده ام من چشم خورده ام من تکه تکه از دست رفته ام در روز روز زندگانیم
  15. manasaki

    زني را مي شناسم من که شوق بال و پر دارد ولي از بس که پر شور است دو صد بيم از سفر دارد زني خو...

    زني را مي شناسم من که شوق بال و پر دارد ولي از بس که پر شور است دو صد بيم از سفر دارد زني خو کرده با زنجير زني مانوس با زندان تمام سهم او اينست نگاه سرد زندانبان زني را مي شناسم من که مي ميرد ز يک تحقير ولي آواز مي خواند که اين است بازي تقدير زني با حسرت و حيرت گناهش را نمي داند زني را مي شناسم...
بالا