mahsa1369
پسندها
109

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    توی این زمینه هیچ سررشته ای ندارم
    همچین درسی هم نداشتیم که مطلبی داشته باشم ازش. شرمنده
    مطالعه کن وقتی که دیگران در خوابند



    برنامه ریزی کن وقتی که دیگران مشغول بازی کردنند



    تصمیم بگیر وقتی که دیگران مرددند


    خود را آماده کن وقتی که دیگران در خیال پردازیند


    شروع کن وقتی که دیگران در حال تعللند



    کار کن وقتی که دیگران در حال دعا کردنند


    صرفه جویی کن وقتی که دیگران در حال تلف کردنند


    گوش کن وقتی که دیگران در حال صحبت کردنند



    لبخند بزن وقتی که دیگران خشمگینند



    پافشاری کن وقتی که دیگران در حال رها کردنند
    سلام گلم
    در مورد تعریف تابع ضربه واحد فکر می کنم این چیز خوبیه
    اکثرا تابع دلتا رو با ضربه واحد یکی گرفته اند. اما بعضی جاها تابع دلتا رو حالت خاض تابع ضربه واحد می دونند
    توی همین فایل آخری تعریف کرده ضربه رو که شکلش اینجا هم هست. وقتی اپسیلون صفر بشه میشه تابع ضربه
    لاپلاس اون رو توی همون فایل حساب کرده. قبل از اینکه لیمیت رو به دست بیاره.
    اما مطمئن نیستم که تعریف تابع ضربه واحد واقعا همین باشه.
    بهتره با بقیه دوستان هم مشورت کنید
    سلام
    تابع پله تعریف ساده ای داره. توی ویکی فارسی هم یه چیزایی هست
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D9%BE%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C_%D9%87%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AF
    لاپلاس اون هم خیلی ساده به دست میاد که میشه یک تقسیم بر s
    http://www.intmath.com/laplace-transformation/4-transform-unit-step-function.php
    اثباتش هم خیلی ساده است که اینجا اومده
    نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم
    تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی .. !
    جان مريم چشماتو واكن سري بالا كن
    در اومد خورشيد شد هوا سفيد
    وقت اون رسيد كه بريم به صحرا آي نازنين مريم ...
    جان مريم چشماتو واكن منو صدا كن
    بشيم روونه بريم از خونه
    شونه به شونه به ياد اون روزها واي نازنين مريم...
    باز دوباره صبح شد من هنوز بيدارم
    اي كاش ميخوابيدم تورو خواب ميديدم
    خوشه غم توي دلم زده جوونه دونه بدونه
    دل نمي دونه چه كنه با اين همه غم
    واي نازنين مريم واي نازنين مريم ...



    http://www.enterupload.com/iz109d4z6...81%29.mp3.html
    طرف میره نونوایی ، یه 5 ریالی میده به نانوا ،

    نانوا میگه : 5 ریالی كه نون نمیشه ! طرف میگه :

    صداشو در نیار من ماكسی میلیانوس هستم !
    میگویند زمان طلاست!
    اما من چشیدم!
    دروغ میگویند
    زمان آتش است...
    گذرا نیست...
    ثانیه به ثانیه اش میسوزاند
    و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد...
    ​بودن آدمهای که بودنشان را می خواهیم زمین را زیباتر می کند (پس همیشه باش)
    بدهکاریم به یکدیگر
    و به تمام دوستت دارم های ناگفته ای که
    در پشت دیوار غرورمان ماندند
    و ما آنها را بلعیدیم
    که نشان دهیم منطقی هستیم!





    میدونی،
    یک وقت هایی باید
    روی یک تکه کاغذ بنویسی:
    "تعطیل است!"
    و بچسبونی پشت شیشه ی افکارت
    ... ... باید به خودت استراحت بدهی
    دراز بکشی
    دست هات رو زیرسرت بذاری
    به آسمون خیره بشی
    و بی خیال سوت بزنی
    تو دلت بخندی به تمام افکاری که
    پشت شیشه ی ذهنت صف کشیدن
    اونوقت با خودت بگی
    «بگذار منتظر بمانند!!»
    تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
    ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
    چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
    تا که گلباران شود کلبه ویران من
    تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
    تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
    چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی
    چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان
    تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
    ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
    چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر
    تا که گلباران شود کلبه ویران من
    باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم
    چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم
    ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام
    باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینه ام
    مادر گفت عشق یعنی فرزند

    پدر گفت عشق یعنی همسر.

    دخترک گفت عشق یعنی عروسک.

    معلم گفت عشق یعنی بچه ها.

    خسرو گفت عشق یعنی شیرین.

    شیرین گفت عشق یعنی خسرو .




    اما فرهاد هیچ نگفت. فرهاد نگاهش را به آسمان برد؟

    باچشمانی بارانی.

    میخواست فریاد بزند اما سکوت کرد!‌

    میخواست شکایت کند اما نکرد. نفسش دیگر بالا نمی آمد؟

    سرش را پایین آورد و رفت!



  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا