-
بغض چرا؟
از چیزی دلگیری؟
چی برای خودت نوشتی پاک کردی؟
اینکه التماس نداره
بای.
درورغ عجیبی نیست
واسه یبارم شده مثه آدم حرف بزن
چی شده حالا؟
چرا بزرو می خندی؟
من؟ می تونم 10 کار همزمان انجام بدم اما سرم شلوغ نیست
خب تعریف کن چی شده؟
سلام عزیزتر از جانم.سلام زیبای همیشگی من.سلام آفریننده من و همه ی زیبایی ها و هرچه که دیده ام و ندیده ام.سلام به و که نام خودت سلام است.سلام جانانم.
عزیزم امشب به خاطر همه داشته هایم و نداشتههایم به خاطر همه دانسته ها و ندانسته هایم شکرت ازت ممنونم و متشکر.تو عزیزمی.
خدای من خدایی که فقط مال من هستی خدایی که همیشه پیشم هستی میخوام بهت بگم که دوستت دارم خیلی هم دوستت دارم.خدایا امروز هم مثل روزهای دیگه گذشت اما امشب مفتخرم که جلوی تو سر تعظیم فرود میارم و میگم دوستت دارم عزیزتر از جانم.دوستت دارم بهترازهمه کس و همه چیز.
هیچی رو بی تو نمیخوام.هرجاکه رفتم و بودم با من باش.پاهایم رو بگیر اگر خواست جایی بی تو برود.دلم را نابود کن اگر تو درونش نبودی.
تو دنیامی.بیتو هیچ چیز ندارم.تو همه چیز منی.خدایا دوستت دارم.
خیلی دوستت دارم.خدایا یه چیزی ته دلم هست که نمیتونم به زبون بیارم اگه ته هرچیز خوبیه که اندازه فهم منه اونم مال تو باشه.
چقدردوست دارم بغلت کنم بگم که خیلی دوستت دارم.
حالم خوب نیست.به شکل احمقانه ای حالم خوب نیست.کاش دلم چند پیچ و مهره داشت تا برای داشتن آسایشم آنها را باز میکردم و دلم را به عنوان یک قطعه جدا میکردم.من برباد حالم را خوش میکنم.به ارزانی خودم را خراب نمیکنم و دلم را ادب میکنم.
این دل یک تعمیر اساسی میخواهد و من باید به شکل حرفه ای و عمیق آن را تعمیر کنم.باید محکم کاری کنم و سیستم امنیت فوق العاده ای کاربزارم.
من که از خود هیچ ندارم اما در همین لحظه از خداوند مقتدر و دانا میخواهم دست یاری به من دهد و با کمکش بتونم این کارو انجام بدم.خدایاازت خواهش میکنم.کمکم کن
.فقط تو دانا و آگاه به اسرار دلم هستی و بس.خیلی دوستت دارم.این یکی فررق میکنی.عاشقتم.
دریافتی های خودت پر شدههههههههههههههههههههههههههه
-شکرت که به من نوشتن آموختی.ببین خیلی دلم پر شده.
دیگه این دلو نمیخوام.گاهی مثل حالا از بودنش سیر میشم.اصلا دوست ندارم
فکر کنم.این همه عشق هست اما کسی پاسخگوش نیست.هیچ کسو نمیخوام.دوست ندارم
کسی منو دوست داشته باشه.
فقط میخوام من باشم و تو.ازت خواهش میکنم هرلحظه پیشم باش.پیش من.
دستامو بگیر.دوست دارم تو منو دوست داشته باشی.تنهام نزار.ببین من تنهام.تنهای تنها...
بیا ببین من.خدا کجایی؟دلم برات خیلی تنگ شده.خیلی ازت دور شدم.کمکم کن که به خودم بیام.
خیلی حسرت میخورم .آخه من اینجوری نبودم.نمیخوامم اینجوری باشم.
بد دهن نبودم.اما امروزه روز گاهی از دهنم حرف بد میاد بیرون.گاهی سر
مامانم داد میزنم و حرفای بد میزنم.دختر بدی شدم براش.برای خودم متاسفم.
خیلی ادم مزخرفی شدم.خدا بیا پیشم.من تورو میخوام.
دستامو بگیر بگو همه چی خوب میشه.ببین توی این دنیا تنها شدم.دیگه کسی نیست که بهم حرفای
امیدوارکننده بزنه.خدا بیا پیشم.
دلم خیلی گرفته.یه عالمه گیر کردمو و گریه دارم.میدونم فقط تو میشینی پای حرفام.ازمن خسته
نمیشی.محبت میکنی.با اینکه من آدم مزخرفیم اما تو خوبی میکنی.منو پس نمیزنی.
خدایا خیلی دوستت دارم.
باز می نویسم ،نوشته هایم پایان ندارد چون کسی نیست که مرا درک کند.مینویسم شاید
دل سفید این کاغذ بتواند سنگینی مرا درک کند.بدخط مینویسم چون خوش خطی هم دل خوش
میخواهد.حالم خراب است.بدجور هوای دلم شده ابری.جایی ندارم بروم و های های گریه کنم.
دلشوره،غم،ناراحتی،بیحوصلگی همه با هم به میهمانی دلم آمده اند.اما نمیتوانم تحمل کنم.سخت است.
یکه و تنها که باشی سخت است.کاش میشد بروم به جاهای دور دست...به ناکجاآباد به جایی که
نباشد کسی،خیالی،فکری...
بدجور حس دلتنگی میکنم.کاش دری باز میشد و میرفتم به یک جای دور وتنهای تنها بودم.
جوری که تنهاییم را فقط وجود خودم پر میکرد.چشمای قشنگم ببار.دلمو خالی کن از دیگران.
دوست ندارم به کسی فکر کنم.دوست دارم با خودم باشم.
---
از سکوت ها چه بنویسم؟کدامین سکوت را آرامش و کدامیک را فریاد از ظلم بنامم؟
آری،فکر کنم باید به چشمهایش نگریست.چشمهایی که گاه سرشار از لطف و مهربانی است
وگاه خجل به خاطر لغزش از گناه.
آرامش را در زیبایی می بینم و زیبایی را در همه چیز و همه کس.آرامش را در اعماق دریا
می یابم ولی چرا ظاهرش با وزش بادی متلاطم و مواج میزند؟شاید دریا هم نازک دل و
زودرنج بزرگ شده.
آیا سکوت زبان،آرامش درون را به دنبال دارد؟
باید از اکنون شروع کنم از همین لحظه!باید زبانم در بند کشم باید دلم را آرامتر کنم،در
برابرsinهای زندگی.با این وجود قدرت فکرمlimبینهایت خواهد گرفت.
در والاترین و برترین مقام آفرینش،این انسان بود که جای گرفت.پس میتوانم،هرچه که زیبا باشد
را برگزینم.
پس آن زمان که آرامش در چشمهایم برای همیشه ماندگار شد،خواستار یاری به هر انسانی هستم و
سپس رفتن به جایگاه ابدی.
تا با رویی خوش وآرام آفریدگارم را تماشا کنم.
به نام نامی خداوند باز شروع میکنم نوشتن حرف دلم را بر روی سپیدی برگ این دفتر.
درحال دوست دارم یک رنگ سبز روشن و خیره کننده ای بردارم و برروی دل هزار
غصه و شادی دیده خود بپاشم و به رنگ سبز دربیاورم.
این ل چیست که خداوند آن را آفریده.به نظرم ناخداگاه آدمی ست که دل نام گرفته اززبان انسانها.
بیشتر آدمها حرفهایشان را در دلشان میزنند.آن هم به دلایل گوناگون دلشان شاد میشود...
دلشان خون میشود...دردودل دارندوبالاخره بلاهای زیادی برحسب حوادث گوناگون برسراین دل
می آید.
گاه آنقدر سبک میشوداین دلم و گاه آنقدر آرام میشود که گویی بر روی ابرهادرآسمان سیر میکنم.
چند روزیست که دلم سنگین شده تا به حال همچین حسی ناشتم.کاش میدانستم چرا؟کاش میتوانستم
کاری بکنم.
سنگینی دلم،کارم را زیاد کرده.چشمانم فقط منتظرحادثه ای هستند تا شروع به کار برای ساختن دانه
اشکی کنند.
می دانی چه چیز برایم جالب است؟هرگاه که قرآن برزبانم جاری میشود یا اشکی میریزم،سنگینی دلم
کمتر میشود.
در این حال از خدای حاضرم خواستارم تا دل هرکه سنگین شده،سبک کند و به من رحم کند.
آمین.
احترام گذاشتن،اخلاق خوب،به حساب می آید.
اینکه بتوانی حرف حساب را قبول کنی،اخلاق خوب به حساب می آید.
از ایکه حرف زشت به زبان بیاوری ،خجالت بکشی،اخلاق خوب به حساب می آید.
عاقل بودن یعنی بتوانی از تجربه هایدیگران و آنچه که خود بدست آوردی درست
و به موقع استفاده کنی.
صبور بودن،محبت کردن بی توقع،دوست داشتن،کمک کردن،خیرخواه بودن،حسود نبودن،
غیبت نکردن،مسخره نکردن،تکبر نداشتن،منطقی بودن،احترام به دیگران گذاشتن و خلاصه
حرف بد نزدن را اگر در خودمان تقویتت کنیم میبینیم خیلی ها را دوست داریم و
بیش از خیلی ها مارا دوست دارند.
خستم.از این نامهربانی ها خستم.از این حرفهای رنجور خستم.دلم گرفته.برام یه کاری کن.زندگیم شده مثل یه ساعت خراب.هیچ جذابیتی نداره.سخته شده زندگی.چشمامو گریون کرده.ببین با من بد حرف میزنه.پاخه یه گوشی مگه چقدر ارزش داره که هرچی میخواد بهم میگه.من ارزشی ندارم حتی اندازه یه گوشی؟
اعصابم خرابه.منو نجات بده از این درهمی.هیچی سرجاش نیست.
ازت ممنونم که این فرصت راحت گریه کردنو بهم دادی.نزار مامانم ببینه ها.
چرا پریسای شنگول سابق نیستم.
خوبه تو هستی.اگه نبودی دق میکردم.
جز تو هیچکسو ندارم.همیشه پیشم باش.
رنگ کردنش با تو !
جینگیلبرت سلام. اون چه عکسایی که گذاشتی توی تاپیک ازدواج موقت.لطفا برو برشون دار.توی این دنیا کم بی انصافی و نابرابری نیست.
تو دیگه اونو به تصویر نکککککشششش
ببخشید از صفحت که بازدید کردم یه سر به گروهی که عضو شدی زدم برام جالب بود از صفحت عضویت گرفتم.گفتم که گفته باشم.
برا خلاف تو چیزی برای پنهون کردن ندارم،
حدسش سخت نیست درس می خونم،باد آورده جان !
این تخته اینم گچ هرکسی بیاد و یه جمله قشنگ بنویسه ... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...