mahboobeyeshab
پسندها
1,344

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تابلو بود 2تاتون دوپینگی هستین..!
    به ثانیه نمیکشید جواب میدادین...:confused:
    تایپم تو کارتون نبودااااااااااا،فقط کپی پیست... :دی

    آره دیگه،...من مانده ام تنهای تنهااااااااااااااااا،من مانده ام تنها میان سیل غم ها
    سیل غم هااااااااااا.... :دی
    خداوکیلی شما و هلیا خانم دیوونمون کردین...:confused::biggrin:
    ما فقط نشسته بودیم نگا میکردیم... :دی
    حالا شما تشریف بیارید خالی از لطف نیست بالاخره هم استانی که هستیم
    سلام دوستم خوبی یه سری هم به پاتوقمون بزن دور هم باشیم خوش میگذره منتظرم
    برو بچ اراك ............. بيايد تو بينم ...... اراك ..... پاتوق اراكي ها
    در اینکه شما حریف قدری هستین که شکی نیست،بر منکرش لعنت...!!
    اما جلو من کم میارین و نیاز به تمرین بیشتر دارین.... :دی
    برین حسابی تمرین کنین،وقتی حسابی قوی شدین بیاین.... :دی
    چاره ی کار دوپینگه... :دی

    بفرما اینم یکی دیگه....

    ظل ممدود خم ظلف تو ام بر سر باد
    کاندران سایه قرار دل شیدا باشد

    بازم بگم؟

    حریف میطلبم،حریییییف... :دی
    به این آسونی.... :دی

    بفرما اینم ظ

    ظلم ماری است هر که پروردش
    اژدهایی شد و فرو بردش
    خواهش میکنم،بسی خرسند شدیم از تکنینک خودمان... :دی

    ضربان دل من وصل به پلکان تو بود
    با نگاه تو به من خون به دل شد جانم

    ظ...:smile:
    ای بابا من کی همچین جسارتی کردم گفتم ادبیم؟!!! از یه کچلی دارم تعریف میکنم که واقعا به از شما نباشه تعریفیه.... :دی

    نخیر اشتباه فکر کردین،من 180 درجه بلکه هم بیشتر:surprised: با این تصور شما فرق دارم... :دی

    عههههههههههه،یعنی اینقد ضربه ای که زدم سهمگین بود؟!
    من در حد یه فیتیله پیچ فقط فن زدم دیگه فکر نمیکردم ضربه فنی بشی آباجی... :دی
    حالا اشکال نداره دوپینگتو نادیده میگیریم،آخه خودمونم اهل دوپینگیم... :دی

    و ما همچنان منتظر ض هستیم...
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/397925-بچه-ها-بازم-کمک-میخوام-ازتون-دعاکنیین-براش#post5441392
    دیدن تاپیک .:مشاعره به سبکی دیگر :. آخرين فعاليت يك دقيقه پيش


    یعنی من شیفته ی این اطلاعات عمومی و منبع شعری وافر شما هستم...:w02:
    ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
    وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد

    با ذ بده...:D

    بله،قضیه ماست و بقاله دیگه... :دی

    کدوم چاخان؟!
    تازه من که از خودم تعریف نکردم که چاخان کنم،از این رفیق کچلم تعریف کردم... :دی

    خب کچله دیگه...
    شتر سواری که دلا دلا نمیشه...:دی

    3.8 ریشتر شکرخدا بیشتر نبوده...
    منم الان شیراز نیستم ....
    ذهنیتی که در سرم از نوبهار بود
    با دیدن خزان ز سرم رخت بست و رفت

    اشکال نداره ایندفعه با اینیکی "ض" بگین... :دی

    نه واقعا طبع شعرش خوبه...
    از القاب شاخص ایشون مهدی الشعرا می باشد...:دی

    اینم از اون حرفا بوداااااااااا....:surprised:


    هیچی آبش زیاد بود چلو شد..:دی
    نه من در بطن زلزله قرار ندارم...
    خوشه ماه فروریخته در آب
    شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
    شب و صحرا و گل و سنگ
    همه دل داده به آواز شباهنگ

    طی یه حرکت انتحاری ذ بده... :دی


    بلی بسی زیبا می باشد...:surprised:

    مو نداره که کچل...کله ش مثه کف دست من صاف و برهوته... :دی
    ولی با همین کچلیش طبع شعر خوبی داره...:دی
    خبر دهید به صیاد که ما رفتیم
    به فکر صید دگر باشد و شکار دگر

    خ بده...

    بفرما حالا که ما از منبر دل کندیم شما نمیذاری... :دی

    ما کمبود خ نداریم....

    آسوده بخوابید که ما نیز میخواهیم برویم...
    شب بخیر خانم ادیب...

    خدا بگم چیکارش نکنه با این شکارش....
    خدا باعث و بانیش رو نابود کنه که ما رو تابلو خاص و عام کرد.... :دی
    خدا را بر آن بنده بخشایش است
    که خلق از وجودش در آسایش است

    حالا که اینطوره ن بده... :دی

    به به چه گل قشنگی...
    محفل شاعرانه شد...!

    اصلا حالا که اینطوره من دیگه از منبر اومدم پایین،دیگه هیچی نمیگم....
    برین کنار آقا میخواد بیاد پایین... :دی
    صلوات بفرستین...
    در ضمن راههای آزمایش خدا هم یکی دو تا نیست....
    بعصی وقتا از طریق همین مصلحت ها مورد آزمایش قرار میگیره...

    بعدشم باید به این نکته توجه داشته باشی که هر چیزی از خدا خواستی و طلب کردی،نباید توقع داشته باشی زودی بهت بده...
    هرچیزی آدابی داره،رسم و رسومی داره....
    خود خدا گفته من صدای راز و نیاز بنده هامو دوست دارم....
    بعضی وقتا اینقد حاجتشون رو به تعویق میندازم تا از صدای راز و نیازشون با خودم محروم نشم و لذت ببرم...
    اما به هر تیب حاجت روا میشه...
    که اگر حاجتی روا نشد،قطعا مصلحتی بوده با اینهمه پاداشش رو در این دنیا یا چندین برابرش رو در اون دنیا بهش میدیم....

    خلاصه همه جوره ما انسانها کاسبیم...
    قدر نمیدونیم...


    چه کنیم دیگه ما همش تو کار غیر مجازیم...:d

    اینم تازه کلی ازش کم کردم،بس که گیر داد بهم....:w06:

    تازه رفته بودم منبرااا...:دی
    خدا گر ز رحمت ببندد دری
    ز حکمت گشاید در دیگری

    خ بده...

    آره درسته،واقعا سخته درک و فهمه مصلحت های خدایی و ای کاش میتونستیم درکش کنیم...
    هرچند فکر میکنم اگه خود خدا میومد میگفت باباجون به این دلیل و این دلیل و این دلیل فلان چی مثلا به صلاح تو نیست بازم ما شاید قبول نمیکردیم...
    چون ما مصلحت رو در ابعاد کوچکتری از فضای دید و فکرمون میبینیم و طبق امیال و خواسته هامون میخوایم بهش برسیم درحالی که اونیکه هوای همه ی بنده هاشو داره از همه جهات به موضوع نظر داره...
    خو تو هم زیر درخت آفبالو قایم باش

    ژیگرتو ! مقسی که بهم سر زدی ... فیدا میدات ... بوس بوس [IMG]
    شمردن بلد نیستم
    دوست داشتن بلدم
    گاهی شده
    یکی را دو بار دوست داشته باشم
    دو نفر را یک‌جا !
    چه‌کار می‌شود کرد
    دوست داشتن بلدم
    شمردن بلد نیستم
    کوفته نه که خوشمزه ای !

    همه چیزای خولدنی که خوشمزه نیستن [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا