L
پسندها
1,453

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نیم ساعت درس میخونم میخوام یه ساعت بیام اینجانتم قط و وصل ميشه اعصابموکرده توقوطی کربیت!!
    :Dدیگه دیگه!!
    چیه خوحالامن یه چیزی گفتم انگارقراره همین الان ازدواج کنمبالاخره اول و اخر که باید ازدواج کنی[IMG]
    كجاش مشكل داره؟:D
    اهان در مورد جبران عروسیم جبران میکنی نگران نباش !:biggrin::)
    سلام جیگول خوبی؟!:D
    عکس , پروفت چقدر قشنگه
    بابا سلیــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــقه!!!
    پیش پیش تولدت مبارک
    [IMG][IMG]
    سلام لرد عزییییییییییییییییز مرسی من خوبم
    شماخوبی؟اوضاع بر وفق مراد است؟؟
    مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی “اتاق عمل”.
    چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند…
    دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم… باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی… اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده…
    با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
    با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
    دکتر: هه! شوخی کردم… زنت همون اولش مُرد!!!!
    دیشب با دوستم رفته بودم رستوان

    روبروی تخت ما یه دختر پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود

    معلوم بود با هم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد

    قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،

    سرمو انداختم پایین,دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.

    خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد،

    بعدش بلند شدن، پسره جلو رفت که حساب کنه ؛

    دختره به تخته ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت،

    براش نوشته بودم . . . . . . . . خیـــــــلی پَستی.
    روز مادر مبارك

    دنيا اگه خوب اگه بد ... با تو برام ديدنيه
    باغ گلاي اطلسي با تو برام چيدنيه
    ...
    ميخوام بهت بگم چقد صداتو دوست دارم
    لالايي هاتو دوست دارم بغض صداتو دوست دارم

    دانلود آهنگ ميم مثل مادر
    هییییییییییییییییی....روحه برو خونتون دختره مردمو نترسونا.....ی ی ی ی :biggrin:
    نه بابا 20 سالم نیست...3سال کم بگفتی فرزند...
    هوم؟حالا خالتم یا ننت؟ :D
    از همون قلبا برا خودت :redface:
    اره خدایی منم دانشجو بودم پوستمونو کنده بودن من که همش تو خونه بودم هیچ جایی نمیرفتم...یادش بخیر نباد...
    ارههههههههههههه میام...من بیام تا تو میای دنبالم؟
    هیییییییییییییییییی بلا به دور یعنی من دارم با ارواح میحرفم؟ووووووووووی مامانی :D
    خو مگه من 190 سالم نیست؟ :surprised:
    فدااااااااااااااات...تو لطف میداری....
    eee چه دانشگاه خوبی کاش از این دانشگاهها برا منم بود مینشستم درس میخوندم از بیکاری نجات میافتم :(
    وااااااااااااای تو هستی؟دلم برات تنگ شده بود..خوبی؟
    وااااااااااااای بابا خجالتم نده...فدااااات رضا جونی...
    ممنون ننه جون....تو خیلی مهربونی....
    چه خبرا رضا جونی؟چکارا میکنی؟
    سلام رضا جان..خوبی؟
    واااااااااااااای ممنون مثه همیشه عالی بود...
    ببخشید دیگه من مثه تو نمیتونم عکسای خوشگل پیدا کنم برا همین شعر میذارم امیدوارم دوست داشته باشی....
    گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
    شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟
    پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
    گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
    گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
    چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
    تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
    آن برگهای سبز سرآغاز سال کو؟
    رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
    حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟
    شرمنده داش رضا....من میترسم تولدت یادم بره.پس از الان تا 26 ام تولدت مبـــــــــــــارک

    [IMG]
    لامصــب دختره کلا 160 سانت قدشه
    یک کفش می پوشه 10 سانت پاشنه داره
    موهاشم شونصد دور میپیچه 10 سانتم اون میاد بالا
    رو موهاش هم یک گلسر میذاره 7 سانت
    که قدش رو 187 نشون بده
    بعد می گه با پسر زیر 2 متر دوست نمیشم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا